نباشد، وگرنه تذكيه آن لازم است. در نحوه تذكيه آن نيز اختلاف است. در فرض نداشتن خون جهنده، آيا تذكيه آن به صرف مردن آن است؛ بدين معنا كه شارع مقدس، نفس مرگ او را تذكيه او قرار داده است؛ در نتيجه هيچ گاه مصداق ميته نخواهد بود، يا اينكه تذكيه آن به اين است كه از آب زنده گرفته شود، مانند ماهى؟
در فرضى كه خز داراى خون جهنده باشد آيا تذكيه آن با ذبح تحقق مىيابد، چنان كه در ساير حيوانات داراى خون جهنده چنين است، يا اينكه خز در اين جهت حكمى مستقل دارد و از آن قاعده كلّى مستثنا است و تذكيه آن همچون تذكيه ماهى است؟ مسئله محلّ بحث و اختلاف است.(17)
خزامى
خُزامى: گياهى خوش بو.
گياه خزامى داراى ساقهاى بلند و برگهايى كوچك و گلى سرخ رنگ است كه در فارسى «خيرى صحرايى» ناميده مىشود(1)و از آن به مناسبت در باب حج نام بردهاند.
از محرّمات احرام( --> احرام)بوييدن گياهان خوش بو، همچون گل محمدى است. بعضى اقسام گياهان صحرايى، از جمله خزامى از حرمت استثنا شدهاند.(2)