تسميه:بردن نام خدا در آغاز هر كار مستحب است؛(11)چنان كه از شرايط حلّيت ذبيحه(12)( --> ذبح)و شكار(13)( --> صيد)بردن نام خدا است( --> تسميه).
خَدش--> خراش
خُدعه--> حيله
خدمت --> استخدام
خدمه كاروان
خدمه كاروان: خدمتگزاران و كارگزاران كاروانهاى حج.
از آن در باب صلات و حج سخن گفتهاند.
صلات:نماز خدمه كاروان از جهت قصر و اتمام حكم نماز حمله دار( --> حمله دار)را دارد.
حج:خدمه كاروان كه به مكّه برده مىشوند در صورتى كه ساير شرايط استطاعت( --> استطاعت)را داشته باشند و قبلاً نيز حج واجب انجام نداده باشند، مستطيعاند و بايد حَجة الاسلام به جا آورند. در غير اين صورت بين به جا آوردن حج تمتّعِ استحبابى يا عمره مفرده( --> عمره)و يا حج افراد( --> حج افراد)مخيّرند.(1)
كسانى كه از اوّل مىدانند بعضى اعمال حج را از روى عذر نمىتوانند به جا آورند، مانند بعضى خدمه كاروان كه ناگزير از همراهى معذورانند و درنتيجه امكان درك وقوف اختيارى مشعر براى آنان وجود ندارد، نمىتوانند در به جا آوردن حج اجير گردند و اگر قبل از استخدام اجير شده باشند، درك وقوف اختيارى بر آنان واجب است.(2)
آيا خدمتگزارى كه مىداند بعد از ورود به مكّه و قبل از به جا آوردن اعمال