اين جهت، در اينكه هردو از حجيت ساقط مىشوند يا مكلف در عمل به هر يك از آن دو مخيّر مىباشد، اختلاف است( --> تعادل و ترجيح).
خُبره--> اهل خبره
خبيث
خَبيث: پليد.
در قرآن كريم خبيث در مقابل «طيّب» به كار رفته است.(1)در اينكه مراد از آن چيست، ديدگاهها مختلف است. بعضى گفتهاند: در شرع براى خبيث تعريفى ارائه نشده و آنچه در لغت درباره معناى آن آمده است، مراد شارع مقدس نيست. نگاه عرف نيز به اين مفهوم منضبط نيست. با اين حال ممكن است گفته شود: خبيث عبارت است از آنچه كه طبع بيشتر شهروندان ـ و نه باديه نشينان ـ از آن نفرت دارد. برخى آن را اين گونه تعريف كردهاند: آنچه انسان در ذات و طبع سالم خود از آن متنفر است؛ خواه شهرنشين باشد يا باديه نشين؛ عرب باشد يا عجم؛ در دوران فراوانى و فراخى باشد يا قحطى. بنابر اين، اختلاف زمانها، مكانها و انسانها در آن تأثير گذار نيست، مانند مدفوع انسان و حيوانات حرام گوشت و نيز چرك بدن و آنچه با استفراغ از مجراى دهان بيرون مىريزد.(2)
از عنوان ياد شده در باب اطعمه و اشربه سخن گفتهاند.
خوردن و نوشيدن خبائث حرام است.(3)چنانچه خبيث بودن چيزى مشكوك باشد اصل حلّيت و اباحه( --> قاعده حلّيت)در آن جارى و حكم به حلال بودن خوردن يا آشاميدنش مىشود.(4)