نمىتواند براى باقى ماندن بر جهل به وظايف شرعى و ترك پرسش عذر به شمار آيد.(6)
به نيازمندى كه به جهت حيا از گرفتن زكات خوددارى مىكند، جايز، بلكه مستحب است به ظاهر تحت عنوان هديه و در واقع به قصد زكات، زكات بدهند.(7)
حيات
حيات: زيست، زنده بودن، مقابل ممات.
از آن به مناسبت در بسيارى از ابواب فقه نظير طهارت، حج، وصيّت، نكاح، استيلاد، اطعمه و اشربه، ارث و ديات سخن رفته است.
اهميّت حفظ حيات:حفظ حيات خود و هر نفس محترمى واجب و زيان رساندن به آن حرام است. در قرآن كريم از خودكشى(1)و قتل هر نفس محترمى،(2)بلكه در معرض هلاكت قرار دادن آن، نهى و نكوهش(3)و فلسفه تشريع حكم قصاص، بقاى حيات انسانها ذكر شده است.(4)
حيات آدمى از چنان اهميّتى برخوردار است كه هرگاه ترك حرام يا فعل واجبى با آن تزاحم پيدا كند براى حفظ حيات، ارتكاب حرام و ترك واجب مشروعيّت مىيابد، مانند مشروعيت خوردن يا نوشيدن آنچه در شرع حرام است در حال اضطرار(5)( --> اضطرار)و ترك حج درصورت بيم بر جان خود يا نفس محترمى ديگر(6)( --> استطاعت).
اشتراط حيات در مجتهد:از شرايط مجتهد در تقليد ابتدايى( --> تقليد ابتدايى)بنابر مشهور زنده بودن او است؛ ليكن در جواز بقا بر تقليد مجتهد پس از مرگ وى اختلاف است؛ بسيارى آن را جايز دانستهاند(7)( --> بقا بر تقليد).
نيابت از زنده:نيابت از مكلّف زنده در واجبات، از قبيل نماز و روزه ـ حتّى در فرض ناتوانى او در به جا آوردن آنها ـ صحيح نيست،(8)مگر حج كه در صورت استقرار آن بر ذمّه و عدم توانايى مكلّف بر انجام دادن آن و يأس از برطرف شدن