چنانچه بر حيوانى كه براى حمل بارى معيّن كرايه شده، بيشتر از آن مقدار بار كنند و بر اثر آن، حيوان آسيب ببيند، حمل كننده ضامن است. همين طور اگر مقدار بار معين نشود، ليكن بيش از حد معمول و متعارف بر او بار شود.(3)
اجرت حمل و نقل:هرگاه اجرت حمل و نقل كالايى معيّن نشود، مبناى پرداخت، اجرة المثل خواهد بود( --> اجرت).
كسى كه براى بردن بارى به مقصدى معيّن، در زمانى مشخص و در ازاى اجرتى معيّن، اجير شده، چنانچه با او شرط شود كه در صورت تأخير در رساندن بار به مقصد از زمان تعيين شده، مقدارى معيّن از كار مزد كسر خواهد شد، بنابر قول مشهور چنين شرطى صحيح است.(4)
هزينههاى تجهيز ميّت، از جمله اجرت حمل كننده جنازه، بر بدهيها و وصاياى او مقدم است و قبل از آنها از اصل تركه برداشته مىشود.(5)چنان كه اجرت حمل و نقل غنايم جنگى( --> غنيمت)پيش از تقسيم از آن كسر مىگردد.(6)
پرداخت خمسِ درآمد كسب، پس از كسر هزينههاى انجام گرفته، مانند اجرت باربر و اجاره مغازه و نيز اخراج مئونه سال( --> مئونه)است.(7)
اجرت جابه جايى و ديگر هزينههاى مربوط به فروش اموال مفلَّس( --> تفليس)بر ديگر بدهيهاى وى مقدم است و قبل از تسويه ساير ديون از اموال او پرداخت مىشود؛ به شرط آنكه امكان پرداخت آن از بيت المال( --> بيت المال)نباشد؛ وگرنه بنابر قول برخى، واجب است از بيت المال پرداخت گردد. در مقابل، برخى، در اين صورت نيز پرداخت آن را از مال مفلَّس جايز، بلكه موافق با احتياط دانستهاند، مگر آنكه به لحاظ فقر مفلّس، از بيت المال به او داده شود.(8)