و آزاد و كنيز اطلاق مىشود. عنوان ياد شده به صورت جمع «حلائل» در قرآن كريم(1)و به تبع در باب نكاح آمده است.
از زنانى كه به تصريح قرآن كريم ازدواج با آنان حرام است، زن پسر و زن پدر مىباشد كه اوّلى بر پدر و دومى بر پسر حرام است. در حكم ياد شده فرقى بين پسر و پدر نسبى و رضاعى نيست.(2)
( --> زوجيت)
حم --> حواميم
حَمّال--> حمل و نقل
حماله
حَماله: ديه يا غرامت متحمل شده توسّط فردى به طور تبرّعى.(1)
از آن به مناسبت در باب زكات سخن گفتهاند.
تحمّل حماله مستحب است.(2)چنانچه فردى براى خاموش شدن فتنه و جنگ بين دو طايفه و اصلاح ذات البين، ديه فرد كشته شده در اين ميان را بر عهده بگيرد، سهم غارمين (بدهكاران) از زكات به وى داده مىشود تا بدان وسيله آنچه را بر عهده گرفته بپردازد. همچنين است اگر منشأ فتنه و اختلاف، از بين رفتن مالى باشد كه تلف كننده آن معلوم نيست و فردى به قصد رفع فتنه غرامت آن مال را بر عهده گيرد. در دادن زكات در هر دو مورد فرقى بين اينكه تحمّل كننده غنى باشد يا فقير نيست.(3)برخى گفتهاند: به تحمّل كننده غنى از زكات داده نمىشود.(4)
حمام
حمام: گرمابه.
از آن به مناسبت در بابهاى طهارت، صلات، صوم، اعتكاف، حج، اجاره و شفعه سخن رفته است.
حكم:حمام كردن مستحب است و در روايتى از امام رضا عليه السّلام آمده است: «استحمام يك روز در ميان موجب چاقى و هر روز، موجب لاغرى وضعف مىگردد».(1)