جارِح: مجروح كننده(--> جراحت)/ گواهى دهنده بر فسق شاهد يا خبر دهنده از صفتى در راوى كه موجب سلب وثوق از روايات وى مىشود(--> جرح)/ حيوان شكارى(-->جوارح)(--> آلات صيد).
جاروديّه
جاروديّه: از فرقههاى زيدى.
جاروديه منسوب به زياد بن منذر عبدى با كنيه ابى الجارود، از انشعابهاى فرقه زيدى(--> زيديه)به شمار مىروند. آنان امير مؤمنان عليه السّلام را خليفه بلافصل پيامبر صلّى اللّه عليه و آله مىدانند و معتقدند رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله حضرت على عليه السّلام را با اوصاف به مردم معرفى كرد؛ ليكن مردم با رويگردانى از امامت آن حضرت گمراه و كافر شدند. و نيز به امامت امام حسن و امام حسين عليهما السّلام پس از امامت حضرت على عليه السّلام اعتقاد دارند؛ ليكن مىگويند: پس از امام حسين عليه السّلام، امامت به صورت شورايى در ميان فرزندان امام حسن و امام حسين عليهما السّلام و هركس از آنان كه عالم و فاضل باشد و قيام كند جريان دارد.(1)
عنوان ياد شده به مناسبت در باب وقف به كار رفته است.
جاروديه از فرقههاى شيعه ـ به معناى عام آن ـ به شمار مىروند، از اين رو، اگر مالى بر شيعه ـ بدون تقييد به امامى بودن يا فرقهاى ديگر ـ وقف گردد و قرينه و شاهدى نيز موجب انصراف آن به فرقهاى خاص نگردد، شامل جاروديه نيز مىشود؛ ليكن شامل برخى فرقههاى ديگر زيدى همچون بتريّه(--> بتريّه)كه قائل به خلافت بلافصل حضرت على عليه السّلام نيستند، نمىشود.(2)
جاروديه و ديگر فرقههاى شيعه غير دوازده امامى در صورتى كه ناصبى(--> ناصبى)نباشند، بنابر قول مشهور محكوم به اسلام مىباشند و احكام مخالف بر آنان جارى است(3)(--> مخالف).
(1)بحوث فى الملل والنحل 7/453 ؛ كتاب الملل والنحل 1/ 140 ـ 141