responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 3  صفحه : 341

صلح بر آن واقع مى‌شود؛ ليكن فروختن آن صحيح نيست( --> بيع)؛ اما در اينكه مى‌تواند در بيع، بها (ثمن) قرار گيرد يا نه اختلاف است. برخى فروختن آن را صحيح دانسته‌اند.(1)

حق مسيل

حق مَسيل: حق آبراه در زمين ديگرى.

حق مسيل عبارت است از حق راه آب، ثابت براى شخص در ملك ديگرى، به سببى از اسباب، مانند اينكه كسى ملكى را به ديگرى بفروشد، ليكن حق آبراه در آن زمين را براى خود محفوظ نگه دارد، يا آنكه حق مسيل از راه مصالحه براى شخص ثابت شود. از اين عنوان در باب صلح سخن گفته‌اند.

حقّ مسيل ماليت دارد و از حقوق قابل اسقاط و نيز قابل نقل از طريق صلح بر آن است، به شرط آنكه از جهت عرض و طول معين باشد. همچنين از راه ارث قابل انتقال است؛ ليكن فروختن آن صحيح نيست؛ اما بنابر قول برخى، ثمن (بهاى كالا) قرار دادن آن در بيع صحيح است( --> بيع). برخى فروختن آن را نيز صحيح دانسته‌اند.(1)

حق معلوم

حق معلوم: مقدارى معين از مال جهت كمك به نيازمندان.

قرآن كريم يكى از ويژگيهاى نمازگزاران را اين گونه بيان مى‌كند:{ وَالَّذِينَ فِى أَمْوَ لِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ لِّلسَّآئِلِ وَ الْـمَحْرُومِ}؛(1)كسانى كه در اموالشان حقّى معين براى سؤال كننده و محروم است». حق معلوم در روايات به مقدار مالى كه شخص بر حسب تمكن بر خود مقرر مى‌دارد كه هر روز يا هر هفته و يا هر ماه به طور مستمر به نيازمندان بدهد، تفسير شده است. مراد از محروم ـ بنابر آنچه در روايات آمده ـ فرد مشغول به كارى است كه درآمد كافى ندارد و از نظر مالى در


نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 3  صفحه : 341
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست