هزينه آن از اصل تركه ميّت برداشت مىشود يا از ثلث آن، اختلاف است. و اگر نگزاردن حج در فرض ياد شده بر اثر ناتوانى باشد، قضاى آن ساقط مىشود.
اگر نذر مقيّد به زمانى خاص باشد، در صورتى كه با تمكن از به جا آوردن حج، آن را ترك كند تا بميرد، قضا و كفّاره؛ هر دو بر او واجب است كه از طرف او ادا مىشود و اگر ترك حج به سبب مانعى، مانند بيمارى منجر به مرگ بوده، قضا واجب نيست.(5)
كسى كه نذر كرده پياده حج بگزارد، حج با پاى پياده بر او واجب مىشود. آغاز وجوب پياده روى، هنگام شروع مناسك حج، و پايان آن، به جا آوردن آخرين عمل از اعمال حج، يعنى رمى جمره است. برخى، پايان آن را طواف نساء دانستهاند؛ چنان كه برخى، آغاز پياده روى را شهرى كه در آن نذر كرده؛ برخى ديگر، شهر نذر كننده، و گروه سوم، نزديكترين دو محلّ ياد شده به ميقات دانستهاند.
كسى كه نذر كرده پياده حج بگزارد، چنانچه مضطرّ به سوار شدن به كشتى و مانند آن گردد، بنابر قول برخى، بايد بايستد و نشستن براى او جايز نيست. ليكن برخى، ايستادن را مستحب دانستهاند.
اگر نذر كننده از راه رفتن ناتوان گردد، وجوب آن ساقط مىشود و بايد سواره حج بگزارد؛ ليكن در اينكه در اين صورت، همراه بردن شترى جهت قربانى بر او واجب است يا مستحب، اختلاف است. البته در مسئله اقوال ديگرى نيز وجود دارد.(6)
حج نيابتى
حج نيابتى: حج گزاردن به نيابت از ديگرى.
از آن در باب حج سخن گفتهاند.
حكم:نايب گرفتن در حجّ استحبابى، خواه براى مرده يا زنده، مستحب و در حج واجب از طرف ميّتى كه حج بر او استقرار يافته، بر ورثه واجب است و هزينه آن از اصل تركه برداشت مىشود و نيز بنابر قول مشهور، نايب گرفتن زندهاى