مفرده)از احرام خارج مى‌شود. در اينكه در اين صورت لازم است براى عمره نيّت كند يا نيازى نيست، بلكه عمل او به صورت قهرى تبديل به عمره مى‌شود، اختلاف است. در صورت واجب بودن حج بر چنين شخصى، سال ديگر بايد آن را به جا آورد. در صورت مستحب بودن، به جا آوردن آن در آينده استحباب دارد.(45)

كسى كه حجش فوت شده، مستحب است تا پايان ايّام تشريق( --> ايّام تشريق)در منى بماند و اعمال عمره مفرده را پس از اين ايّام انجام دهد.(46)

محصور و مصدود:كسى كه بر اثر بيمارى( --> احصار)يا ممانعت دشمن( --> صدّ)از اتمام مناسك حج باز مانده، با انجام دادن اعمالى ويژه از احرام خارج مى‌شود.

حجاب:پوشش( -->پوشش)/ حائل(--> حائل).

حجاز: ناحيه‌اى در بخش مركزى جزيرة العرب.

بخشى از سواحل شرقى درياى سرخ را كه ميان دو ناحيه «نجد» و «تهامه» قرار دارد، حجاز گويند. مهم‌ترين شهرهاى آن مكّه، مدينه، طائف و جدّه است. از احكام آن در باب جهاد سخن گفته‌اند.

بنابر قول مشهور ـ بلكه ادعاى اجماع شده كه ـ سكونت كفّار در سرزمين حجاز ممنوع است.(1)از برخى نقل شده كه مراد از حجاز، خصوص مكّه و مدينه است.(2)

• (1)جواهر الكلام 21/ 289
• (2)جواهر الكلام 21/ 290
• (45)19/ 86 ـ 89
• (46)91 .