چراگاه [= مرتع]: زمين آب و علف دار و مناسب براى چريدن حيوانات علف خوار.
از آن در باب صلات و احياء موات سخن رفته است.
از كسانى كه نمازشان در سفر تمام و روزه شان درست است، چوپانى است كه براى چرانيدن حيوانات از چراگاهى به چراگاهى ديگر دائم در حركت است.(1)
چراگاههاى طبيعى از انفال به شمار مىروند و احكام آن را دارند(2)( --> انفال).
آبادى احداث شده در زمين موات داراى حريم است. حريم آن محدودهاى از اطراف آبادى است كه تأمين كننده مصالح و نيازهاى آن است و كسى حق احياى آن محدوده را ندارد( --> احياء موات). از جمله مصالح آبادى، چراگاههاى اطراف آن در حدّ نياز است. مقدار آن بستگى به جمعيّت محل و تعداد حيوانات آن دارد.(3)
قُرُق كردن و در انحصار گرفتن چراگاههاى طبيعى و جلوگيرى از استفاده ديگران از آن، جز براى امام عليه السّلام جايز نيست. چراگاه واقع در ملك خود از اين حكم مستثنا است و فروختن يا اجاره دادن آن جايز است.(4)
چرب
چرب: داراى چربى.
از آن به مناسبت در باب طهارت و اطعمه و اشربه سخن گفتهاند.
براى تطهير بدن يا ظرف نجس آميخته با چربى در صورتى كه چربى مانع رسيدن آب به آن باشد، نخست بايد چربى آن زدوده و سپس شسته شود.(1)چنان كه براى وضو گرفتن يا غسل كردن در صورتى كه پوست بدن به اندازهاى چرب باشد كه مانع رسيدن آب به بدن شود، اوّل بايد چربى موجود برطرف گردد و سپس وضو يا غسل انجام گيرد.(2)
بنابر قول به عدم جواز استفاده از موى خوك مطلقا ـ اعم از چرب يا غير چرب ـ