كنند وگرنه حق خيار از بين مىرود؛ ليكن در فرض جهل به ثبوت چنين حقّى و نيز جهل به فورى بودن آن، عدم اقدام فورى براى فسخ، موجب سقوط حق خيار نمىشود.(22)همچنين است حكم شفيعى كه داراى حق شفعه( --> شفعه)است و بر اثر جهل به تحقق معامله يا برخوردارى از حق شفعه، بر استفاده از حق خود مبادرت نكند.(23)
جاهل به حرمت ربا اگر معامله ربايى انجام دهد يا به كسى قرض ربايى بدهد، بنابر قول برخى، چنانچه پس از آگاهى از حرمت ربا توبه كند، واجب نيست مبلغ اضافىاى را كه دريافت كرده برگرداند.(24)
از شرايط حلّيت حيوان، ذبح آن به طرف قبله است؛ ليكن اگر ذبح كننده به جهت ندانستن مسئله، حيوان را رو به قبله ذبح نكند، اشكالى ندارد و ذبيحه حلال است.(25)
ضمان از نوع دوم آثار است. بنابر اين، كسى كه به مال محترمى، مانند مال مسلمان، خسارت زده، ضامن است؛ هرچند جاهل به حكم (حرمت خسارت به مال ديگرى) يا موضوع (از آنِ ديگرى بودن مال) باشد( --> اتلاف).
جهل گاهى سبب ثبوت حقّى به نفع جاهل مىشود، مانند جهل به وجود عيب در كالا يا بهاى آن پيش از معامله و نيز جهل به غبن قبل از معامله كه موجب ثبوت حق خيار عيب( --> خيار عيب)و خيار غبن( --> خيار غبن)براى جاهل مىگردد. چنان كه جهل زن يا شوهر به وجود عيوبى خاص ـ كه مجوز برهم زدن عقد نكاح است ـ در طرف مقابل قبل از عقد و مطلع شدن از آن پس از عقد، موجب ثبوت حق خيار فسخ عقد نكاح براى وى مىشود( --> ازدواج).