اوّل در بابهاى طهارت، صلات، زكات، تجارت و اطعمه و اشربه سخن گفتهاند.
آب جو:از جو، با روشى خاص نوشابهاى گرفته مىشود به نام «فُقّاع» كه نوشيدن آن حرام و نزد همه قائلان به نجاست خمر، نجس است، هرچند مست كننده نباشد(--> فقّاع). چنان كه از انواع مست كنندهها، شراب تهيّه شده از جو است كه از آن به «مِرز» يا «جِعَه» ياد مىشود.(1)
نان جو:خوردن نان جو و ترجيح آن بر نان گندم و ديگر نانها مستحب است.(2)
سجده بر پوست جو:سجده بر خوراكيهاى روييده از زمين، مانند جو و گندم صحيح نيست؛ ليكن در صحّت سجده بر پوست جو و گندم اختلاف است.(3)
زكات جو:جو از غلاّت چهارگانهاى است كه زكات به آنها تعلّق مىگيرد(4)(--> زكات). زكات فطره(--> زكات فطره)را مىتوان از جو، آرد و يا قيمتِ آن پرداخت كرد.(5)
تجارت جو:بنابر قول مشهور چند چيز، از جمله جو مشمول حكم حرمت يا كراهت احتكارند(6)(--> احتكار). در مسئله زكات و ضمان، جو و گندم دو جنس به شمار مىروند. از اين رو، نصاب يكى با ديگرى تكميل نمىشود؛ چنان كه ذمّه مشغول به يكى با اداى ديگرى برى نمىگردد. امّا در مسئله ربا بنابر مشهور جو و گندم يك جنس محسوب مىشوند و داد و ستد آن دو به زيادى يكى بر ديگرى ربا و حرام است.(7)بيع محاقله(--> بيع محاقله)ـ كه به گفته گروهى حرام و باطل است ـ به بيع خوشه گندم در برابر گندم اختصاص ندارد، بلكه بيع خوشه جو در برابر جو يا گندم و خوشه گندم در برابر جو را نيز دربر مىگيرد.(8)
از جو به معناى دوم به مناسبت در ابواب مختلفى نظير طهارت، صلات، زكات و ديات سخن رفته است.
در كتب فقهى به تبعِ روايات از جو به عنوان واحد وزن و طول نام برده شده كه مقصود، جوِ معمولى از حيث حجم و وزن است.
از جوِ واحد طول در مسئله نماز مسافر و اينكه يكى از شرايط قصر نماز، پيمودن مسافت دو بريد است، ياد شده است. در تحديد بريد آمده است: دو بريد، 24 ميل، هر ميل چهار هزار ذراع، هر
(1)جواهر الكلام 6/ 3 ، 38 و 41/ 451 ؛ وسائل الشيعة 25/ 279