بين دو دليل به ظاهر متعارض با تصرف در دلالت آنها بر اساس قواعد پذيرفته نزد عرف كه در كشف مراد از دو كلام متعارض به آنها مراجعه مىشود.
در جمع عرفى معمولاً يكى از دو دليل، قرينه و يا در حكم قرينه بر مقصود متكلّم از دليل ديگر خواهد بود، مانند عام و خاص كه تعارض ظاهرى آن دو با تقديم خاص بر عام و قرينه گرفتن آن بر مراد از عام، رفع مىشود. از اين عنوان در اصول فقه، بحث تعادل و تراجيح سخن رفته است.
بنابر آنچه معروف ميان اصوليان است، در تعارض بين دو دليل به مقتضاى قاعده «الجمع مهما امكن اولى من الطرح» مرجع قواعد جمع عرفى است و در صورت عدم امكان جمع عرفى بين آن دو، به قواعد باب تعارض رجوع مىگردد(--> تعادل و تراجيح).
از موارد جمع عرفى تقديم نصّ بر ظاهر يا اظهر بر ظاهر است. همچنين تقديم خاص بر عام و مطلق بر مقيّد.(1)
الجمع مهما امكن؛ قاعده --> قاعده الجمع مهما امكن
جمع مقبول--> جمع عرفى
جمعه
جمعه: هفتمين و آخرين روز از ايّام هفته.
از احكام و اعمال آن در بابهايى نظير طهارت، صلات، نكاح، اطعمه و اشربه و قضاء سخن گفتهاند.
فضيلت جمعه:جمعه از اعياد چهارگانه اسلامى (فطر، قربان، غدير و جمعه) بلكه برتر از عيد فطر و قربان است.(1)در روايتى از امام صادق عليه السّلام آمده است: «خداوند از هرچيزى، چيزى را برگزيده است... و از روزها جمعه را اختيار كرده است»(2). در روايتى از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله، روز جمعه به عنوان سرور و آقاى روزها معرفى شده است.(3)در روايات متعددى آمده است: جمعه روز عبادت و تقرّب به خداى متعال با عمل صالح و ترك گناه است و ثواب عبادت در اين روز بيش از روزهاى ديگر مىباشد.(4)از اين رو، بر
(1)اصول الفقه 2/ 205 ـ 207 ؛ فوائد الاصول 4/ 726 ـ 728 ؛ اجود التقريرات 4/ 290 ـ 292 .