جمع تبرّعى: جمع بين دو دليل متعارض بدون شاهد و قرينهاى بر آن.
جمع تبرّعى مقابل جمع عرفى(--> جمع عرفى)عبارت است از رفع تعارض و جمع ميان دو دليل متعارض، بدون وجود قرينهاى عرفى يا لفظى بر آن. از اين عنوان در اصول فقه، بحث تعادل و تراجيح سخن رفته است.
معروف ميان اصوليان آن است كه در تعارض بين دو دليل قبل از رجوع به مرجّحات و ديگر قواعد باب تعارض به مقتضاى قاعده{الجمع مهما امكن اولى من الطّرح }اولويّت با جمع بين دو دليل است؛ زيرا در پرتو آن، تعارض رفع مىگردد. البتّه مراد از جمع، در قاعده ياد شده جمع عرفى است نه جمع تبرّعى، چرا كه جمع تبرّعى بين هر دو دليلِ متعارضى امكان پذير است و لازمه آن سدّ باب تعارض است و نيز جايى براى مرجّحات ذكر شده در روايات باقى نمىماند. بنابراين، در صورت عدم امكان جمع عرفى، بين دو روايت متعارض، به قواعد باب تعارض رجوع مىشود و قاعده ياد شده شامل جمع تبرّعى نمىشود(1)(--> تعادل و تراجيح).
جمعتين
جُمْعَتَين: سوره جمعه و منافقون/ نماز جمعه و نماز ظهر روز جمعه.
بر سوره جمعه(--> جمعه؛ سوره)و منافقون(--> منافقون؛ سوره)و نيز بر نماز جمعه(--> نماز جمعه)و نماز ظهر روز جمعه از باب تغليب «جمعتين» اطلاق شده است. چنان كه بر مورد دوم، «ظُهرين» نيز اطلاق كردهاند.(1)
جمع دلالى --> جمع عرفى
جمع عرفى
جمع عرفى [= جمع دلالى؛ جمع مقبول ]: جمع بين دو دليل به ظاهر متعارض بر اساس قواعد عرفى.
جمع عرفى، مقابل جمع تبرّعى(--> جمع تبرّعى)عبارت است از جمع
(1)اصول الفقه 2/ 201 ـ 204 ؛ اجود التقريرات 4/ 290 ـ 291 .