برادر، عمو و دايى را نيز بدانها افزودهاند. هرگاه يكى از اين اشخاص ـ از راه خريد يا راهى ديگر ـ به ملك انسان درآيد به طور قهرى آزاد مىشود.(6)
مكروهات بردهگيرى:تملّك خويشاوندان ـ جز كسانى كه در موانع بردگى از آنان نام برده شد ـ جايز است؛ ليكن كراهت دارد و بنا به گفته بعضى تملّك افراد محترم در جامعه، مانند عالمان، كهنسالان، سادات و كسانى ـ مانند دوست و معلّم ـ كه حقّى بر گردن انسان دارند، مكروه است.(7)
راههاى اثبات بردگى:بردگى فرد در موارد معلوم نبودن آن، از راههاى زير قابل اثبات است:
1. اقرار:مكلّفى كه حُرّيتش مجهول است با اقرار به بردگى محكوم به آن است.(8)
2. بيّنه(-->بيّنه).
3. امارات همچون يد مسلمان:زندگى فرد، تحت سلطه مسلمان بهگونهاى كه تصرّفات او نسبت به اين فرد از نوع تصرّفات مالكانه باشد، دليل بر بردگى او است.(9)
اقسام برده:برده به لحاظ نوع و مقدار مملوكيت، داراى اقسامى است:
1. برده قِنّ (خالص) كه هيچ يك از اسباب آزادى در او فعليت ندارد.
2. برده مُبعَّض كه جزئى از وى برده است.
3. برده مكاتب(-->مكاتبه).
4. مُدَبَّر(-->تدبير).
5 . اُمّ وَلَد(-->استيلاد).
در هر يك از اقسام يادشده ـ بجز اوّلى ـ يكى از اسباب آزادى وجود دارد.
احكام:برده از نظر حقوقى هويّتى دوگانه دارد؛ زيرا از يك سو به عنوان كالا، مملوك ديگرى به نام مولا و تابع قانون مالكيت است. در نتيجه، موضوع ضوابط حقوقىِ ناشى از مالكيت مانند خريد و فروش، هبه، اجاره، رهن و توارث مىباشد. از سوى ديگر به عنوان انسان ـ همچون ديگر انسانها ـ مشمول احكام، حقوق و تكاليفى است؛ ليكن به لحاظ وضعيت و ويژگى خاصّ برده، داراى احكام و مقرّرات ويژهاى است كه در سه حوزه عبادات، معاملات و احكام تبيين مىشود.
(6)24/ 141 و 145 ـ 147 ؛ منهاج الصالحين (خوئى) 2/ 67