به حدّ نصاب برسد زكات آن پرداخت مىگردد؛ ولى اگر بذر، خريدارى شده باشد در اينكه عين بذر و مقدار آن به عنوان مئونه كسر مىشود يا كشاورز بين كسر عين و قيمت زمان خريد آن مخيّر است و يا بالاترين قيمتِ بهاى پرداختى و قيمت فعلى عين، محاسبه وكسر مىشود، اختلاف است(1)(-->زكات).
مزارعه:با كشف بطلان عقد مزارعه، زراعت از آنِ صاحب بذر خواهد بود و به ديگرى ـ خواه مالك زمين باشد يا زارع ـ اجرة المثلِ اجاره زمين، ادوات كشاورزى و يا كار انجام شده تعلّق مىگيرد(2)(-->اجرت). درصورت بروز اختلاف بين زارع و مالك در مقدار سهم هر يك از محصول، قول صاحب بذر پس از قسم ـ به شرط بيّنهنداشتن طرف ديگر ـ مقدّم است.(3)
غصب:گياه حاصل از بذر غصبى از آنِ مالك بذر است. برخى قدما تبديل بذر به گياه را موجب تلف بذر و غاصب را ضامن مثل آن دانستهاند.(4)
بذرقه -->بدرقه
بذلى؛ حج -->حج بذلى
برائت
برائت: پاكى جستن/ رهايى پيدا كردن و آزاد بودن/ تبرّى و بيزارى جستن.
برائت از مادّه «برء» در لغت به معناى تخلّص، تنزّه و تباعد و دورى از چيزى آمده است. مراد از آن در كلمات فقها نيز همان مفهوم لغوى است. ازعنوان برائت در اصول فقه، مبحث اصول عملى و در ابواب مختلف فقهى نظير حج، تجارت، ضمان، كفّارات، يمين و ارث سخن رفته است كه به مهمترين موارد آن اشاره مىشود.
1. برائت ذمّه از تكليف؛ به معناى مشغولنبودن ذمّه مكلّف به تكليف محتمل(-->اصل برائت).
2. برائت ذمّه از دين(-->دين)؛ بهمعناى رهايى پيدا كردن ذمّه از دين به سبب اداى آن يا سقوط دين از ذمّه به ابراء(-->ابراء).
3. برائت رحم؛ به معناى خالى (پاك) بودن آن از حمل و باردار نبودن(-->برائت رحم).