زمان تعلّق زكات به غلّات چهارگانه (گندم، جو، خرما و كشمش) بنابر مشهور، بدوّ صلاح است؛ امّا وجوب اخراج پس از برداشت محصول و حسابرسى خواهد بود. بنابر اين درصورت انتقال ملكيّت ثمره قبل از بدوّ صلاح، زكات بر عهده فروشنده نخواهد بود.(2)
فروش ميوه درخت پس از شكوفه دادن درخت و نمودار شدن ميوه، قبل از بدوّ صلاح به قول مشهور جايز نيست؛ ليكن فروش يك ساله يا چند ساله ميوه آن پس از بدوّ صلاح جايز است.(3)
قرار دادن بخشى از ميوه درخت به عنوان مزد كارگر پيش از نمودار شدن ميوه در درخت جايز نيست؛ ليكن پس از بدوّ صلاح جايز است.(4)
درصورت فروختن هريك از درخت و ميوه بدون ديگرى، ابقاى ميوه بر درخت تا هنگام بدوّ صلاح آن براى چيدن، حقّ مالك ميوه به طور رايگان است هرچند براى درخت زيان داشته باشد.(5)
بَدَوى -->باديه نشين
بدهى -->دين
بذر
بذر: تخم گياه فراهم آمده براى كشت.
از آن در بابهاى زكات، مزارعه و غصب به مناسبت سخن رفته است.
زكات:در اينكه نصاب(-->نصاب)در غلّات پيش از اخراج هزينههاى انجام گرفته براى كشت و برداشت در نظر گرفته مىشود يا قبل از آن، اختلاف است. قول اوّل مشهور است. بنابر قول اوّل اگر بذر خريدارى نشده باشد و زكات آن ـ چنانچه متعلّق زكات بوده ـ داده شده باشد از مئونه(-->مئونه)به شمار مىرود و مقدار عين يا قيمت زمان تلف (زمان كاشت) آن ـ بنابر اختلاف در مسئله ـ از محصول كسر مىشود، چنانچه باقى مانده