responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 2  صفحه : 67

بجره

بُجْرَه[= بَجَر]:بيرون آمدن ناف و ستبرى بن آن (فتق ناف).(1)

عنوان يادشده در باب ديات‌آمده است.

ديه جنايتِ موجب بُجره صد دينار (صد مثقال طلا) است.(2)

بچه -->كودك

بچه‌دان -->مشيمه

بحح

بَحَح: گلو گرفتگى، خشونت و درشتى صدا.

از آن به مناسبت در باب ديات سخن رفته است.

اگر بر اثر ورود جنايت، مَجْنىٌّ عَلَيه نتواند حروف و كلمات را با صدا ادا كند بر جانى ديه كامل(-->ديات)ثابت است؛ ليكن اگر گرفتگى حنجره و خشونت و غلظت صدا پيدا كند، جانى بايد ارش(-->ارش)بپردازد.(1)

بحر

بحر: دريا(-->دريا)/ رود بزرگ(-->نهر).

بحرين

بحرين: مجمع الجزاير و كشورى در جنوب خليج فارس.(1)

از آن به مناسبت در باب زكات و جهاد نام برده شده است.

بعض فقها بر اساس روايتى از امام هادى عليه السّلام، پرداخت خرما را در زكات فطره بر اهل بحرين واجب دانسته‌اند.(2)ديگران آن را مستحب مى‌دانند(3)(-->زكات فطره).

زمين از نظر فقهى اقسامى دارد. از آن جمله سرزمينى است كه ساكنان آن با ميل و رغبت ـ و نه جنگ ـ اسلام را پذيرفته‌اند، مانند بحرين. اين قسم، پس از آنكه ساكنان آن اسلام را پذيرفتند بر ملك صاحبانش باقى مى‌ماند و آنان مجاز به هرگونه تصرّف در آن هستند(4)(-->زمين).


نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 2  صفحه : 67
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست