اِخبار از رخدادهايى همچون ماه و خورشيد گرفتگى، هلال، اتّصال و افتراق سيارات كه مبتنى بر اصول و قواعد علمى محكم است از تنجيم حرام بهشمار نمىرود(1)(-->نجوم؛ علم).
تنحنح
تَنَحنُح:سرفه كردن.
از آن به مناسبت در باب طهارت و صلات سخن رفته است.
برخى سه بار تنحنح را قبل از استبراء براى مرد مستحب دانستهاند؛ ليكن مستندى براى آن يافت نشده است. استبراء(-->استبراء)تنها براى مرد مستحب است؛ ليكن برخى گفتهاند: زن نيز بهتر است پس از ادرار و پيش از شستن موضع، اندكى مكث نموده و تنحنح كند.(1)
تنحنح در نماز مكروه است؛(2)ليكن موجب بطلان نماز نمىشود هرچند با تنحنح كردن چيزى شبيه حرف پديد آيد؛ چرا كه از جنس كلام بهشمار نمىرود. بعضى گفتهاند: اگر با تنحنح، دو حرف يا بيشتر، توليد و از جنس كلام محسوب گردد، موجب بطلان نماز مىشود؛ ليكن اين كلام، صرف فرض است نه تفصيل در مسئله.(3)
تَنزيل؛ سوره -->سجده؛ سوره
تَنزيل؛ قاعده -->قاعده تنزيل
تَنشيف -->خشك كردن
تنظيم خانواده -->كنترل جمعيت
تنعيم
تَنعيم: از ميقاتها.
تنعيم نام محلّى است در شمال مكّه، بين دو كوه ناعم و نعيم، در راه مدينه كه از ميقاتهاى عمره(-->ميقات)و نزديكترين نقطه حِلّ (ادنى الحلّ) به حرم(-->حرم)بهشمار مىرود و فاصله آن تا مسجد الحرام حدود هفت كيلومتر است. از آن در باب حج سخن رفته است.