تَمييز: جدا كردن خون حيض از استحاضه از راه اوصاف هريك/ قوّه تشخيص نيكى از بدى و زيبايى از زشتى(-->مميّز).
تمييز عبارت است از جداسازى دو يا چند چيز مشابه يكديگر به وسيله ويژگيهاى هريك. واژه تمييز در فقه در دو موضوع: يكى خون ديدن زن و ديگرى، دورانى از سنّ كودك پيش از بلوغ، زياد به كار رفته است؛ بهگونهاى كه هنگام اطلاق، همان مفهوم خاص به ذهن مىآيد. البتّه اطلاق عنوان تمييز بر اوصاف خون از اين جهت كه سبب تمييز و تشخيص است از باب اطلاق مُسبّب بر سبب، در فقه، فراوان است. از تمييز به اين معنا، در باب طهارت سخن رفته است.
اوصافخون:خون حيض(-->حيض)و استحاضه(-->استحاضه)هر كدام داراى اوصافى است كه در مواقع اشتباه بين آن دو، به آن اوصاف رجوع مىشود. زنى كه خون وى داراى اوصاف باشد «ذات تمييز» ناميده مىشود.
رجوع به تمييز:به تمييز و اوصاف خون زمانى رجوع مىشود كه خونى بين حيض و استحاضه مشتبه شود. خونى كه زن قبل از اتمام نه سالگى و پس از يائسه شدن مىبيند حيض نيست(1)(-->يائسگى).
زنى كه نخستين بار خون مىبيند آيا به مجرّد خون ديدن حكم به حيض بودن آن مىشود يا به اوصاف رجوع مىگردد، در مسئله اقوال مختلفى است(2)(-->مبتدئه).
زنى كه بيش از ده روز خون ديده است چند حالت دارد: يا صاحب عادت است يا مبتدئه، يا مضطربه(-->مضطربه)و يا ناسيه(-->ناسيه).
صاحب عادت، ايّام عادت خود را ـ به شرط عدم اختلاف آن با ايّام تمييز (ايّام ديدنِ خون داراى اوصاف حيض) ـ حيض قرار مىدهد. در فرض اختلاف، اگر جمع بين آن دو ممكن است ـ مانند آنكه مجموع ايّام عادت و تمييز بيش از ده روز نشود يا بين آن دو، اقلّ طُهر (ده روز) فاصله بيفتد ـ در ترجيح عادت بر تمييز يا عكس آن يا جمع بين آن دو و يا تخيير بين تقديم يكى بر ديگرى اختلاف است.(3)برخى گفتهاند: در فرض حصول عادت از