تمساح

تمساح: نوعى سوسمار آبى.

از آن به مناسبت در بابهاى طهارت، تجارت و اطعمه و اشربه سخن رفته است.

تمساح (كه هم در آب زيست مى‌كند و هم در خشكى) از حيوانات حرام گوشت است(1)و در شمار حيوانات مسخ شده نيز(-->مسوخ)شمرده شده است؛(2)از اين‌رو جواز خريد و فروش آن مورد اختلاف است.(3)جمعى از فقها تمساح را داراى خون جهنده دانسته،(4)ليكن برخى ديگر در آن تشكيك كرده‌اند. بنابر قول نخست، خون، منىّ، فضله و مردار تمساح، نجس و در صورت مشكوك بودن جهندگى خون آن، محكوم به طهارت است.(5)

(-->خون)(-->حيوان)

تمسخر -->استهزاء

تمطّى

تَمَطّى: كشيدن دستها براى رفع خستگى، خواب و مانند آن.

از آن به مناسبت در باب صلات و حج ياد شده است.

تمطّى در حال نماز(1)و طواف(2)(-->طواف)مكروه است.

تَمَكُّن -->قدرت

تمكين

تمكين: سلطه و اختيار دادن به ديگرى.

از عنوان تمكين در باب نكاح بحث شده و به مناسبت در بابهاى طهارت، صلات و تجارت نيز مطرح شده است.

تمكين زوجه:مراد اين است كه زن جهت استمتاع، خود را در اختيار شوهر قرار دهد و استمتاع شوهر از خود را ـ جز در موارد وجود مانع عقلى يا شرعى ـ محدود به زمان يا مكان و يا كيفيت خاصّى نكند.(1)

• (1)جواهر الكلام 36/ 253
• (1)رياض المسائل 3/ 523 ؛ جواهر الكلام 11/ 85
• (1)جواهر الكلام 31/ 303
• (2)قواعد 2/ 7 ؛ تحرير الاحكام 2/ 263
• (2)مناسك الحج (گلپايگانى)/ 116 .
• (3)تحرير الاحكام 2/ 263 ؛ جواهر الكلام 22/ 34 ـ 35
• (4)قواعد 1/ 190 ؛ الدروس الشرعية 1/ 123 ؛ روض الجنان 1/ 434 ؛ كشف اللثام 1/ 379
• (5)العروة الوثقى 1/ 55 ـ 60 و 64 ؛ التنقيح (الطهارة) 1/ 529 .