{سُبْحانَ اللّه، سُبُّوحٌ وَ قُدُّوسٌ }.در كلمات فقها هنگام بيان استحباب تحميد(-->تحميد)، تسبيح(-->تسبيح)، تكبير(-->تكبير)و تهليل(-->تهليل)از تمجيد نيز ياد شده و تمجيد نيز از ذكرهاى مستحب و محبوب و از وظايف بندگى برشمرده شده است.
تمر
تمر: خرماى رسيده.
براى هر يك از مراحل تكامل خرما اسمى وضع شده است. به خرمايى كه از مرحله نارسى و نيز رطب بودن، گذشته باشد تمر گفته مىشود. برخى معناى تمر را عام گرفته و آن را شامل خرماى نارس(-->بُسر)و رطب نيز دانستهاند. از آن به مناسبت در باب زكات نام برده شده است.
برخى، زمان تعلّق زكات به خرما را رسيدن به مرحلهاى دانستهاند كه به آن تمر گفته شود.(1)
(-->خرما)
تمرين
تمرين: تكرار عمل به منظور حصول عادت و آسان شدن آن بر انسان.
از آن به مناسبت در بابهاى صلات، صوم و حج ياد شده است.
بر ولىّ مستحب است كودك را پس از رسيدن به سنّ تمييز (شش يا هفت سالگى) بويژه در پسر پس از نُه سالگى به نماز خواندن و نيز قضاى آن؛ بلكه هر عبادتى ـ اعم از واجب و مستحب ـ در حدّ وسع و توانايى طفل، تمرين دهد و نيز تمرين دادن كودكان بر عادات و اخلاق حسنه مستحب است؛(1)بلكه تأديب و تنبيه آنان در راستاى تمرين و عادت دادن به ترك معصيت يا انجام دادن واجبات بويژه پس از نُه يا ده سالگى در حدّى كه موجب ديه نگردد جايز است.(2)
در اينكه عبادتهاى كودك مميّز، شرعى است ـ بدين معنا كه امر شارع به ولىّ طفل جهت واداشتن وى مثلا به نماز، امر به طفل محسوب مىگردد و در نتيجه عبادات او امتثال امر شارع