كرده او را تلقين مىدهد. مستحب است تلقين را سه بار تكرار كند.(7)
مستحب است ولىّ يا نايب او پس از بازگشت و پراكنده شدن مردم از اطراف قبر، در صورت عدم وجود مانع با بلندترين صدا تلقين را انجام دهد و در صورت وجود مانع (همچون تقيّه) تلقين آهسته كفايت مىكند.
به تصريح بعضى فقها، در تلقين، گفتن الفاظ خاصّى كه وارد شده لازم نيست.(8)تلقين با هر لفظى كه محتواى آن اعتراف به اصول دين و مذهب است كفايت مىكند.
تلقين قرآن:در حرمت يا كراهت گرفتن مزد بر تلقين (تعليم) قرآن اختلاف است(9)(-->قرآن).
تلقين اقرار:عجمى كه به عربى به چيزى اقرار نموده، سپس مدّعى شده كه ديگرى او را تلقين كرده است در صورتى كه زبان عربى نفهمد ادعايش پذيرفته مىشود. در نتيجه بر اقرار او اثرى مترتّب نمىگردد(10)(-->اعجمى).
تلقين لعان:در لعان لازم است لعان كننده پس از آنكه حاكم، صورت لعان را به وى تلقين كرد آن را تكرار نمايد و بدون تلقين، لعان محقق نمىشود(11)(-->لعان).
تلقين حاكم:براى حاكم جايز نيست مطلبى را كه به زيان يكى از دو طرف دعوا است به ديگرى القا كند.(12)
تلگراف
تلگراف: دستگاهى جهت ارسال پيام.
واژه تلگراف از عناوين جديد است كه فقها در باب صوم به مناسبت بدان اشاره كردهاند.
اوّل ماه به تلگراف ثابت نمىشود مگر آنكه انسان بداند مستند به شهادت دو مرد عادل يا حكم حاكم ـ بنابر قول