خيار فسخ:بازرگانانى كه از قيمت كالاهاى خود در شهر آگاهى ندارند در صورت فروش و مواجه شدن با غبن فاحش ـ بنابر مشهور ـ حقّ خيار دارند(7)(-->خيار غبن).
تلقين
تَلقين: القاى كلام به ديگرى.
منظور از تلقين القاى سخن به مخاطب به قصد تفهيم، يادآورى و يا تكرار آن توسط مخاطب است.(1)از اين عنوان در بابهاى طهارت، تجارت، لعان، اقرار و قضاء سخن رفته است.
تلقين محتضر:تلقين شهادتين، اقرار به امامت امامان عليهم السّلام، كلمات فرج، توبه، استغفار و دعاهاى وارد شده به كسى كه در آستانه مرگ قرار دارد (محتضر) براى ولىّ ميّت يا كسى كه مجاز از طرف او است يا غير آن دو، در صورت عدم حضور هيچ يك از آنان، مستحب است(2)(-->احتضار).
حضور جنب و حائض نزد محتضر هنگام تلقين مكروه است.(3)
مستحب است تلقين كننده محتضر از محبوبان نزد وى و خانوادهاش باشد، صدايش ناهنجار نباشد و هنگام تلقين، صدا را از حدّ متعارف بلند نكند و نيز وقت عارض شدن غش و اغما بر محتضر، از تلقين خوددارى نمايد.(4)
تلقين ميّت:تلقين ميّت ـ به توحيد، نبوّت و امامت و ولايت ائمّه عليهم السّلام با ذكر نام مباركشان ـ پس از گذاشتن وى در قبر و پيش از چيدن لحد و نيز بعد از دفن و پراكنده شدن تشييع كنندگان، بر ولىّ يا نايب او مستحب است.(5)از برخى استحباب تلقين ميّت هنگام كفن كردن وى نيز نقل شده است.(6)
پس از گذاشتن ميّت در قبر، ولىّ يا نايب او داخل قبر شده با دست راست شانه راست ميّت و با دست چپ بازوى چپ او را گرفته و به شدّت تكان مىدهد، سپس دهان خود را به گوش ميّت نزديك
(1)فروق اللغوية/ 141 ؛ جامع المقاصد 1/ 352 ؛ مناسك حج و عمره(ابطحى)/ 64
(2)وسائلالشيعة 2/ 454 ـ 461 ؛ الحدائق الناضرة 3/ 360 ـ 365 ؛ جواهر الكلام 4/ 14 ـ 18