قاعده اتلاف است(-->قاعده اتلاف)و تلف جان يا عضو، تحت عنوان قصاص و ديات مطرح است. البتّه از آنجا كه در كلمات فقها تلف در مقابل اتلاف به كار مىرود، تلف تنها با از بين رفتن مال خود به خود يا به سبب بروز حوادث تحقق مىيابد.
تلف و عبادات:بنابر نظر مشهور كه قائلاند زكات به عين مال تعلّق مىگيرد نه به ذمّه شخص،(1)با تلف مال متعلَّق زكات، چنانچه شخص در رساندن آن به مستحق يا امام عليه السّلام كوتاهى كرده باشد، ضامن است.(2)
در حج قران(-->حج قران)اگر حيوانى كه حاجى براى قربانى همراه مىبرد (هَدى) بدون تفريط در بين راه تلف شود، ضامن نيست مگر آنكه قربانى به سببى ديگر همچون كفّاره، واجب شده باشد كه با تلف شدن آن، قربانى ديگرى جايگزين مىشود.(3)
تلف و معاملات:از قواعد مشهور در بخش معاملات، قاعده تلف قبل از قبض (تلف مبيع قبل از قبض) است. بر اساس اين قاعده چنانچه مبيع پيش از تحويل به خريدار تلف شود، عقد باطل و ثمن به خريدار بازگردانده مىشود(4)(-->قاعده تلف قبل از اقباض).
از ديگر قواعد مشهور، قاعده تلف در زمان خيار است(-->قاعده تلف در زمان خيار)كه بر پايه آن جبران تلف كالا پس از قبض مشترى و در طول مدّتى كه وى اختيار فسخ دارد برعهده فروشنده است.(5)
در معاطات ـ بنابر قول به عدم لزوم بيع معاطاتى ـ با تلف حقيقى يكى از دو عوض يا تلف شرعى ـ مانند نقل آن به عقد لازم ـ معامله لازم مىشود.(6)
تلف مال امانتى:تلف مال امانتى يا در حكم امانت، موجب ضمان نيست مگر آنكه امانتدار در حفظ آن كوتاهى كرده باشد. در اين صورت ضامن است؛ حتى اگر سبب تلف، آفت آسمانى باشد يا خودبهخود از بين رفته باشد.(7)(-->امانت).
تلف مهر:مهرى كه عين معيّن در خارج ـ و نه كلّى در ذمّه ـ است چنانچه قبل از رسيدن به دست زوجه تلف شود،