اگر محدوده ماه با تلسكوپ، مشخص، سپس هلال ماه با چشم غير مسلح ديده شود، اوّل ماه ثابت مىگردد.(1)بعضى معاصران، ديدن ماه با تلسكوپ (چشم مسلح) را نيز در ثبوت اوّل ماه كافى دانستهاند.(2)
تَلطيخ -->آلوده
تلعثم
تَلَعْثُم:با مكث و تأمّل سخن گفتن.
از آن به مناسبت در باب قضاء ياد شده است.
اگر شاهد هنگام شهادت با مكث و تأمّل سخن بگويد بر قاضى واجب است به او فرصت دهد تا شهادتش را به پايان برد و براى قاضى جايز نيست در سخن گفتن به او كمك كند و يا اجازه دهد كسى به وى تلقين نمايد.(1)
تلف
تَلَف: از بين رفتن عين يا منافع مال، خودبهخود يا به سبب حادثهاى.
تلف در لغت به معناى تباه شدن و نابود گرديدن است. كاربرد آن در كلمات فقها گاه با اضافه به جان يا عضو انسان است؛ ليكن استعمال رايج آن اضافه به مال است؛ بهگونهاى كه در مقام اطلاق آن بدون قرينه، تلف مال به ذهن تبادر مىكند. از عنوان تلف در بسيارى از بابها نظير زكات، حج، تجارت، رهن و نكاح سخن رفته است.
اقسام:تلف از جهات گوناگون تقسيمپذير است. به عنوان مثال از جهت سبب تلف به تلف ناشى از حوادث آسمانى و تلف ناشى از فعل انسانى. قسم دوم نيز به تلف حسى (از بين رفتن مال) و تلف شرعى (منع شارع از بهره برى عين موجود) تقسيم مىگردد.
تلف به لحاظ موضوع آن به تلف مال و تلف جان انسان يا عضوى از بدن او تقسيم مىشود. تلف ناشى از فعل انسان، اتلاف محسوب مىگردد كه موضوع جريان