بايد مقدّم مىداشته برمىگرداند، مگر اينكه امكان عدول نباشد، مثل آنكه پس از ركوعِ ركعتِ چهارمِ نمازِ عشا متوجّه شود نماز مغرب را نخوانده است. در صحّت و بطلان نماز عشا در اين فرض اختلاف است.(11)
عدم رعايت ترتيب در افعال نماز اگر عمدى باشد موجب بطلان نماز خواهد شد و اگر سهوى باشد تنها در اركان نماز مانند تقديم سجود بر ركوع، نماز را باطل مىكند.(12)
تقرير
تَقرير: امضا و تأييد معصوم عليه السّلام نسبت به گفتار يا كردارى/ تأييد و امضا.
از تقرير به معناى نخست در اصول فقه سخن رفته است.
ماهيّت:تقرير از مصاديق «سنّت» است. ديگر مصاديق آن عبارت است از قول و فعل معصوم عليه السّلام و مراد از تقرير اين است كه در محضر معصوم عليه السّلام. گفتار يا كردارى از شخصى صادر شود و يا در عصر وى، سيره و عادتى ميان عرف(-->عرف)رايج و معمول باشد و معصوم عليه السّلام بدون داشتن عذرى همچون تقيّه(-->تقيّه)، فاعل (انجام دهنده) يا عرف را ـ هرچند با سكوت كردن ـ از آن عمل (قول، فعل يا روش) باز ندارد. سكوت معصوم عليه السّلام در اين صورت، تقرير آن گفتار، كردار و يا سيره و عادت ناميده مىشود.
حجّيت:تقرير به معناى يادشده براى اثبات احكام الهى، حجّت و سند شرعى است و در قلمرو دلالت و شعاع مفاد آن، مىتوان حكم الهى را در مورد تقرير به دست آورد.
مفاد:مورد تقرير اگر فعل باشد مفاد آن اباحه و جواز آن خواهد بود. چنانچه آن عمل عبادت و يا از معاملات باشد، دلالت بر مشروعيت و صحّت آن خواهد كرد و