تَقبيل: بوسيدن(-->بوسيدن)/ دادن زمين خراج براى آباد كردن آن در برابر سهمى معيّن از حاصل آن مانند يك چهارم(-->قباله).
تَقتير -->اِقتار
تقدّم -->تقديم
تقديرى
تقديرى: مقابل حسّى و تحقيقى.
تقديرى بودن چيزى عبارت است از اينكه آثار آن به دليل قصور در مقتضى يا فقدان شرط و يا وجود مانع به فعليت نرسيده و يا محسوس نگشته باشد. از آن به مناسبت در باب طهارت و صلات سخن رفته است.
طهارت:با تغيّر يكى از اوصاف سهگانه آب (رنگ، بو و مزه) به سبب نجاست، آب نجس مىشود. در اينكه ملاك تغيّر، حسّى است يا تغيّر تقديرى نيز كفايت مىكند اختلاف است(1)(-->تغيّر).
صلات:ملاك صدق قرائت در ذكرهاى نماز، شنيدن قرائت توسط خود نمازگزار است؛ تحقيقاً يا تقديراً. مراد از شنيدن تقديرى اين است كه اگر مثلاً محيط، آرام و بدون سر و صدا بود (مانعى وجود نداشت) يا نمازگزار ناشنوا نبود (واجد شرط بود) صداى خود را مىشنيد.(2)
تقديم
تقديم: پيش انداختن.
از آن به مناسبت در بابهايى نظير طهارت، صلات و حج سخن گفته شده است كه در اين مقاله به حكم تكليفى و وضعى آن اشاره مىشود.
حكم تكليفى:تقديم يا واجب است يا حرام يا مستحب و يا مباح.
واجب:در اعمالى كه بايد به ترتيب انجام گيرد، تقديم عمل پيشين واجب است، مانند تقديم نماز ظهر بر عصر و نماز مغرب بر عشا،(1)مگر در ضيق وقت؛ بهگونهاى كه تنها به مقدار خواندن نماز عصر يا عشا وقت باقى باشد. در اين صورت نماز عصر بر ظهر و عشا بر مغرب مقدّم مىشود.(2)
(1)الحدائق الناضرة 1/ 181 ـ 184 ؛ جواهر الكلام 1/ 77 ـ 81