قصاص با تفنگ:بنابر قول مشهور در قصاص نفس بايد گردن قاتل با شمشير قطع گردد؛ ليكن برخى از معاصران، جواز قصاص با تفنگ را در صورتى كه براى جانى آسانتر باشد، بعيد ندانستهاند(1)(-->آلات قصاص).
شكار با تفنگ:گلوله تفنگ شكارى يا گِرد است، مانند ساچمه و يا نوك تيز. شكار با نوع دوم كه تيزى آن بدن حيوان را مىدرد و آن را از پاى درمىآورد ـ با تحقّق ساير شرايط حلّيت، مانند ذكر نام خدا هنگام تيراندازى ـ حلال است(-->آلات صيد)؛ ليكن حلّيت شكار با نوع اوّل محل اختلاف است(2)(-->صيد).
ديگر احكام:شمشير ميّت از حَبْوَه(-->حبوه)محسوب مىشود كه به پسر بزرگتر مىرسد. در اينكه تفنگ نيز حكم شمشير را دارد يا نه، بسيارى از معاصران در مسئله اشكال كرده و احتياط وجوبى را در مصالحه پسر بزرگتر با ساير ورثه دانستهاند.(3)
(-->سلاح)
تَفويت -->فوت
تفويض
تَفويض: واگذار كردن امرى به ديگرى(1)/اعتقاد به استقلال بنده در اعمال بدون دخالت مشيّت الهى، مقابل جبر.
از تفويض به معناى نخست در فقه گاه با عناوينى ديگر همچون وكالت و وصايت تعبير شده و از آن در بابهاى وكالت، وقف، وصيّت، نكاح، طلاق و قضاء سخن رفته است.
وكالت:حقيقت وكالت نوعى تفويض كار به ديگرى است كه وكيل از جانب موكِّل عهدهدار آن مىشود(2)(-->وكالت).
وصايت:وصايت نيز نوعى ديگر از تفويض است كه وصىّ بر اساس آن عهدهدار امور وصيّت كننده (موصى) پس از مرگ وى مىشود(3)(-->وصايت).