responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 2  صفحه : 565

به ديگر طلبكاران مراجعه و از هريك سهمى از طلب خود به نسبت، دريافت مى‌كند؟ مسئله اختلافى است.(9)

اموال مفلَّس تنها بين بستانكارانى كه زمان اداى طلب آنان رسيده تقسيم مى‌گردد.(10)

پس از تقسيم دارايى مفلَّس بين بستانكاران، حجر از او زايل مى‌شود و نيازى به حكم حاكم بر رفع حجر نيست.(11)

اقرار مفلَّس:اگر مفلَّس پس از محجوريت، بر بدهكارى خويش به فردى قبل از حجر، اقرار كند، ذمّه‌اش بدان مشغول خواهد شد؛ ليكن در اينكه مُقَرٌّلَه در تقسيم مال موجود با ديگر طلبكاران شريك مى‌شود يا نه، اختلاف است. اگر دين مورد اقرار پس از حجر ـ به سبب معامله و مانند آن كه با رضايت دو طرف صورت گرفته ـ بر ذمّه‌اش آمده باشد، مقرٌّلَه در تقسيم مال با ديگر طلبكاران شريك نخواهد بود، مگر آنكه منشأ استقرار دين، اتلاف مال يا جنايت و مانند آن باشد كه اختلاف مطرح در مسئله پيشين اين‌جا نيز مطرح است.(12)

اگر مفلَّس به عين مالى براى كسى اقرار كند صحيح است؛ ليكن در نفوذ اقرار و در نتيجه بازگرداندن آن به مقرٌّلَه و يا عدم نفوذ اقرار و تقسيم آن ميان بستانكاران و ثبوت مثل يا قيمت آن بر عهده مفلَّس، اختلاف است.(13)

برخى احكام ديگر:بر حاكم شرع مستحب است حكم حجر مفلَّس را به ديگران نيز اعلام كند تا مردم بدانند و از معامله با او متضرر نشوند.(14)برخى، آن را واجب دانسته‌اند.(15)بدهيهاى زمان دار (ديون مؤجّل) مفلَّس با تفليس حالّ نمى‌گردد.(16)

تفنگ

تفنگ: نوعى اسلحه گرم.

از آن به مناسبت در بابهاى صيد و ذباحه، ارث و قصاص سخن رفته است.


نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 2  صفحه : 565
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست