مى‌رسد، با ملاك الاقرب فالاقرب، و بقيّه خويشاوندان، سهمى ندارند. در فقه شيعه، ارث از آنِ همه خويشان است با ملاك يادشده.

ب. ميّت، وارث فرض‌بر دارد، ليكن مقدار تركه(-->تركه)بيش از سهام آنان است. در اين صورت، مقدار اضافى را عصبه به ارث مى‌برند و چيزى از آن به فرض بران نمى‌رسد. ليكن در فقه شيعه، مقدار اضافى نيز از جهت قرابت به فرض بران مى‌رسد؛ جز شوهر و زن با وجود وارث ديگر و مادر با وجود برادرِ پدرى يا پدرى و مادرىِ ميّت، و پدر ميّت و برادرِ مادرى با وجود يكى از اجداد پدرى كه اين افراد با وجود وارثى ديگر، مشمول اين حكم نيستند؛(1)ليكن در صورت عدم وجود وارثى بجز شوهر، مقدار اضافى به شوهر مى‌رسد و در صورت عدم وجود وارثى بجز زوجه در اينكه مقدار اضافى به او ردّ مى‌شود يا آنكه از آنِ امام عليه السّلام خواهد بود، اختلاف است. قول مشهور عدم ردّ به زوجه است. در نتيجه مقدار اضافى به امام عليه السّلام مى‌رسد.(2)

در فرض سوم (مادر با وجود برادر و پدر ميّت) مقدار اضافى به پدر داده مى‌شود و در فرض آخر (برادران مادرى با وجود يكى از اجداد پدرى) مقدار اضافى به جدّ مى‌رسد.(3)

اگر ميّت، سُنّى و عصبه ارث بَرِ او، شيعه باشد، وى مى‌تواند به قاعده الزام(-->قاعده الزام)خواستار ارث خود از تركه ميّت يادشده باشد.(4)

(-->ارث)

تعطيل حج

تعطيل حج:ترك كردن حج.

تعطيل حج به خالى شدن مكّه از حاجيان در موسم حج تحقّق مى‌يابد و از آن در باب حج سخن رفته است.

تعطيل حج، جايز نيست. چنانچه مردم از رفتن به مكّه و برگزارى مناسك حج خوددارى ورزند، بر حاكم اسلامى واجب است آنان را بر رفتن و حج گزاردن، وادار كند و در صورت عدم تمكّن مالى

• (1)مستندالشيعة 19/ 140 ـ 143
• (2)393 ـ 396 ؛ جواهر الكلام 39/ 79 ـ 82
• (3)مهذب الاحكام 30/ 101
• (4)جواهر الكلام 39/ 105 .