ديگر قائلند تعزير در جرايمى كه با جرايم داراى حدّ شرعى مانند زنا و قذف(-->قذف)، تناسب دارد، بايد كمتر از حدّ آن باشد، مانند بوسيدن يا عملى بجز آميزش با زن اجنبى كه با زنا تناسب دارد يا ناسزا گويى كه با قذف تناسب دارد.(5)
براى ادب كردن كودك و برده، تعزير به بيش از ده تازيانه مكروه است.(6)جرم موجب تعزير از دو راه ثابت مىشود: اقرار مجرم، يا گواهى دو نفر عادل. در كفايت يك مرتبه اقرار يا لزوم دو مرتبه، اختلاف است.(7)اگر تعزير شونده هنگام تحمّل تعزير بميرد، بنابر مشهور ديه ندارد.(8)
عصبه نزد عالمان سُنّى بر دو قسم است: عصبه ذاتى (عصبه بنفسه) و عصبه غيرى (عصبه بالغير). اوّلى عبارت است از خويشاوندان نرينهاى مانند پسر و برادر كه بدون واسطه، يا با واسطه ذكور، مانند عمو، فرزندان پسر و برادر و عمو، با ميّت، نسبت دارند. دومى عبارت است از خويشاوندان خارج از عصبه ذاتى كه عصوبت را از عصبه ذاتى كسب مىكنند. اينان عبارتند از: دختر، دختر پسر و خواهر پدرى و مادرى يا پدرى.
تعصيب (ردّ) در فقه شيعه باطل است؛ ليكن اهل سنّت در دو مورد، آن را صحيح مىدانند.
الف. ميّت، وارث فرض بر نداشته باشد. در اين صورت، ارث به عصبه