يادشده منوط به وساطت محلّل(-->محلل)است. در موارد يادشده تصريح به عقد ازدواج حرام است.(2)

تعريض به قذف(-->قذف)ـ مانند متّهم كردن كسى به بى‌غيرتى يا حرام‌زادگى ـ چنانچه از نظر عرف، قذف محسوب نگردد، موجب حدّ قذف نمى‌شود؛ هرچند تعريض كننده تعزير مى‌شود(3)(-->تعزير).

در مورد اقامه شهادت بر زنا، بر حاكم مستحب است با تعريض و گوشه زدن، گواهان را به ترك اقامه شهادت عليه مؤمن تشويق كند.(4)

تعريف

تعريف: اعلام و معرفى گمشده/ شناساندن/ حاضر كردن قربانى در عرفه/ انجام دادن اعمال روز عرفه.

از تعريف به معناى نخست در بابهاى خمس، حج و لقطه سخن رفته است.

خمس:اگر كسى در ملك خريدارى شده از ديگرى گنجى بيابد در صورتى كه اثر اسلام بر آن باشد(-->اثر اسلام)واجب است آن را براى فروشنده ملك تعريف كند و چنانچه از آنِ او نبود براى مالك قبلى و همين طور تا مالك نخست. البتّه اگر بداند ملك بعضى از مالكان پيشين نيست تعريف براى او واجب نيست؛ ولى اگر اثر اسلام بر آن نباشد در وجوب تعريف اختلاف است.(1)همچنين اگر حيوانى بخرد و در شكم آن چيزى ارزشمند بيابد. در مورد ماهى نيز حكم همين است به شرط آنكه از آبِ محصور شده توسط فروشنده مانند آب حوض، گرفته شده باشد؛ ولى به قول مشهور چنانچه از دريا گرفته شده باشد ملك خريدار است و بر او تعريف آن براى مالك پيشين واجب نيست.(2)

حج:اگر كسى حيوان قربانى را پيدا كند، وجوب يا استحباب تعريف آن محل بحث است. برخى به استحباب آن تصريح كرده‌اند.(3)

لقطه:اگر ارزش لقطه(-->لقطه)كمتر از يك درهم باشد، يابنده مى‌تواند آن را به قصد تملّك بر دارد؛ ولى اگر ارزش آن

• (1)جواهر الكلام 16/ 30 ـ 32 ؛ مستمسك العروة 9/ 474
• (2)الروضة البهية 5/ 239 ـ 240 ؛ الحدائق الناضرة 24/ 90 ـ 91
• (2)فقه الصادق 7/ 418 ـ 419
• (3)جواهر الكلام 41/ 409 ـ 411
• (3)الحدائق الناضرة 17/ 48 ـ 49
• (4)307 .