تعدّد زوجات عبارت است از اينكه مردى زنان متعدّدى را به همسرى برگزيند. در قرآن كريم آمده است: «از زنان پاك و مورد پسند خود، دو و (يا) سه و (يا) چهار تن را به همسرى در آوريد و اگر مىترسيد عدالت را (درباره همسران متعدّد) رعايت نكنيد، تنها يك همسر بگيريد يا از زنانى كه مالك آنهاييد (كنيز) استفاده كنيد.»(1)از اين عنوان در باب نكاح سخن رفته است.
حكم تكليفى:تعدّد زوجات به نصّ قرآن كريم، مشروع و براى مرد جايز است.
حدّ تعدّد:از اختصاصات رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله، جواز ازدواج با بيش از چهار زن به عقد دائم است(-->اختصاصات النّبى). مرد آزاد مىتواند همزمان به عقد دائم چهار زن آزاد، يا دو زن آزاد و دو كنيز و يا سه زن آزاد و يك كنيز اختيار كند و براى مرد غير آزاد (برده) اختيار چهار كنيز يا دو زن آزاد و يا يك زن آزاد و دو كنيز در يك زمان، جايز است.(2)
در ازدواج موقّت، بنابر مشهور حدّى براى گزينش همسر وجود ندارد و مرد مىتواند به عقد موقّت هر تعداد از زنان را به همسرى خويش درآورد.(3)
احكام:مردى كه چهار همسر دائم دارد اگر يكى از آنان را طلاق رجعى(-->طلاق رجعى)دهد، پيش از سپرى شدن عدّه آن زن(-->عدّه)نمىتواند با زنى ديگر ازدواج كند و در فرض ازدواج، عقد باطل است و اگر طلاق، بائن(-->طلاق بائن)باشد، مرد مىتواند پس از طلاق با زنى ديگر ازدواج كند؛ هرچند اين كار قبل از تمام شدن عدّه مكروه است.(4)
در موارد عدم نياز به عدّه ـ مانند طلاق غير مَدخولٌ بِها (طلاق قبل از آميزش)، يائسه بودن زن و انقطاع علقه زوجيت بدون طلاق، مانند آنكه زن بميرد يا عقد ازدواج به سبب فسخ يا انفساخ باطل گردد ـ كراهت نيز منتفى است.(5)