ليكن در كلمات فقها با اضافه به شاهد به كار رفته و مراد از تعتعه شاهد آن است كه بر اثر سخنى كه قاضى در اثناى شهادت وى گفته است، شاهد دچار سردرگمى، ترديد و يا اشتباه شود؛ در نتيجه شهادت، آنگونه كه مورد نظر وى بوده ادا نگردد ـ خواه در نهايت شهادت پذيرفته شود يا ردّ گردد ـ و يا آنكه در ادامه گواهى شاهد، قاضى سخنى بگويد كه شاهد، آن را تتمّه و مكمّل گواهى خود قرار دهد؛ بهگونهاى كه اگر آن تتمّه در ادامه شهادت نمىآمد، شاهد يا دچار ترديد و سر در گمى مىشد و يا شهادتش را بهگونهاى ديگر به پايان مىبرد. اين عنوان در باب قضاء به كار رفته است.
بر قاضى سخن گفتن در اثناى شهادت، به كلامى كه موجب تعتعه شاهد گردد، حرام است، بلكه بر او واجب است تا پايان شهادت سكوت كند.(1)
تعجيل -->عجله
تعدّد
تعدّد: افزون بر يك.
از عنوان تعدّد در بسيارى از ابواب مانند طهارت، صلات، زكات، صوم، حج، نكاح، طلاق، حدود و قصاص به مناسبت سخن رفته كه به نمونههايى از احكام آن اشاره مىشود.
تعدّد و طهارت:در تطهير لباس و بدن از برخى نجاسات، تعدّدِ شستن لازم است، مانند تطهير بدن يا لباس نجس شده به ادرار با آب قليل(-->آب قليل)كه بنابر قول مشهور دو بار و بنابر قول گروهى، ظرف نجس شده به غير ولوغ(-->ولوغ)سه بار بايد شسته شود.(1)
براى رفع حدثهاى متعدّد همچون خوابيدن و ادرار كردن، يك وضو كفايت مىكند به شرط آنكه مقصود، رفع طبيعت حدث باشد، امّا اگر مقصود رفع بعضى حدثها باشد بنابر قول برخى، وضو باطل است.(2)
كسى كه غسلهاى متعدّد ـ همچون غسل جنابت، حيض و مسّ ميّت ـ بر عهده دارد اگر به نيّت غسل جنابت يا به نيّت