از سوى او مىرود.(1)برخى تظلّم را مطلقا جايز دانستهاند.(2)
از غسلهاى مستحب، غسل به جهت تظلّم نزد خداى متعال و سپس خواندن دو ركعت نماز و دعاى وارد شده است.(3)
(-->دادخواهى)
تَظليل -->سايه
تعادل و تراجيح
تَعادُل و تَراجيح:همسان بودن دو دليل متعارض (تعادل) يا مُرَجِّح داشتن يكى نسبت به ديگرى (ترجيح).
مراد از تعادل، تساوى دو دليل متعارض(-->تعارض)در همه عوامل ترجيح است. واژه ترجيح، مصدر و جمع آن (بر خلاف قواعد ادبى عرب كه بايد ترجيحات باشد) تراجيح است به معناى اسم فاعل يعنى مرجّح؛ و مرجّح عبارت است از ويژگيها و خصوصياتى كه سبب تقدّم يكى از دو دليل متعارض بر ديگرى مىشود.(1)از آن در اصول فقه مبحث تعادل و تراجيح به تفصيل سخن رفته است.
هرگاه دو دليل كه بر حسب ظاهر با يكديگر متعارض هستند از نظر عرف قابل جمع باشند، تعارض برطرف و به مقتضاى جمع عرفى عمل مىشود، همچون عام و خاص و مطلق و مقيّد؛ ولى اگر از نظر عرف قابل جمع نباشند به مرجّحات رجوع مىشود و در صورتى كه يكى نسبت به ديگرى مرجّح داشته باشد به آن عمل مىشود و اگر هيچ يك بر ديگرى مرجّح نداشت و هر دو از اين جهت يكسان بودند در اينكه قاعده اوّلى سقوط هر دو دليل از حجّيت و عدم عمل به آن دو است يا تخيير در عمل به هر يك از دو دليل، اختلاف است. بنابر قول به تساقط، در قاعده ثانوى اختلاف شده است كه آيا مكلّف مخيّر بين عمل به مفاد هر يك از دو دليل است، يا بايد توقّف كرده و در مقام عمل احتياط نمايد هرچند احتياط مخالف مفاد هر دو دليل باشد؛ بسان جمع ميان قصر و اتمام در مورد تعارض ادلّه نسبت به آن دو، و يا به دليل موافق