باغى بر كسى اطلاق مىشود كه بيعت خويش را با پيشواى معصوم عليه السّلام شكسته و از اطاعت وى بيرون رفته باشد.(1)از اين عنوان در باب جهاد بحث شده است.
باغى هرچند در باطن در زمره كفّار است، ليكن بر حسب ظاهر، احكام جارى بر مسلمانان ـ مانند جواز خوردن ذبيحه ايشان، ازدواج با آنان، حرمت اموال و ناموسشان ـ بر او نيز جارى است، مگر آنكه ناصبى(-->ناصبى)باشد.(2)
جهاد با باغى درصورت دعوت امام معصوم عليه السّلام يا منصوب از سوى ايشان، واجب و سرپيچى از آن، گناه كبيره است. با قيام به جهاد در حدّ كفايت، وجوب از ديگران ساقط مىشود، مگر آنكه امام عليه السّلام فرد يا افراد خاصّى را به جهاد فراخوانَد كه در اين صورت، بر آنان اجابت، واجب عينى(-->وجوب عينى)خواهد بود.(3)فرار از جنگ با باغى همچون فرار از جهاد با كافر و مشرك، حرام، بلكه از گناهان كبيره است.
اگر باغى در حال جنگ اسير گردد بيعت با امام عليه السّلام بر او عرضه مىشود. درصورت پذيرش، آزاد مىگردد و درصورت استنكاف، تا پايان جنگ در بازداشت مىماند. پس از خاتمه جنگ اگر باغيان، توبه كنند، يا سلاح خود را بر زمين نهند يا فرار نمايند درصورتى كه هسته مركزى نداشته باشند، اسيرانشان، آزاد مىشوند امّا درصورت فرار باغيان وداشتن هسته مركزى، در زندان مىمانند يا كشته مىشوند. در اين صورت كشتن مجروحان و تعقيب فراريان نيز جايز است.(4)
بر كسى كه در جنگ با اهل بغى كشته شود احكام شهيد جارى است(-->شهيد). بنابر اين بدون آنكه غسل داده يا كفن شود، پس از اقامه نماز بر او، با لباسش دفن مىگردد.(5)
به اسيرى گرفتن فرزندان باغى هرچند پس از خروج وى بر امام عليه السّلام متولّد شده باشند و نيز تملّك همسر وى جايز نيست.(6)