است، بايد شير موجود در پستان حيوان هنگام معامله را ـ در صورت وجود آن هنگام ردّ ـ همراه با حيوان برگرداند.(6)برخى قدما گفتهاند: خريدار مىتواند عوض شير، يك صاع (حدود سه كيلو) خرما يا گندم و در صورت عدم امكان، قيمت آن را به صاحب حيوان بدهد، هرچند شير موجود باشد و فروشنده بر قبول شير اجبار نمىشود.(7)
اگر شير موجود در حال عقد تلف شود، بنابر مشهور ميان متأخّران، خريدار بايد مثل، و در صورت تعذر، قيمت آن را به فروشنده بپردازد.(8)در اينكه شير فراهم آمده در پستان پس از عقد، حكم شير موجود در حال عقد را دارد يا آنكه از آنِ خريدار است، اختلاف مىباشد.(9)
موضوع تصريه:موضوع احكام تصريه گوسفند است و بنابر مشهور گاو و شتر نيز ملحق به گوسفند مىباشند.(10)قول به ثبوت احكام تصريه براى انسان (كنيز) و انواع حيوان، از ابن جنيد نقل شده است.(11)
البتّه تصريه اگر در كنيزِ داراى شير يا حيوان شيردهى كه معامله به علّت شيرده بودن آن انجام گرفته، تحقّق يابد، براى خريدار، به سبب تدليس، خيار ثابت مىشود؛ هرچند احكام تصريه (عدم سقوط خيار با تصرّف جهت آزمايش و نيز سه روز آزمايش كردن براى ثبوت خيار) جارى نمىگردد.(12)
تصفيه
تصفيه: پالايش كردن.
از آن به مناسبت در بابهاى زكات، خمس، تجارت و نيز در بخش مسائل مستحدثه سخن رفته است.
تصفيه و تزكيه نفس به زدودن رذائل اخلاقى از آن و آراستن آن به فضائل اخلاقى، امرى مطلوب و محبوب شارع مقدّس است(1)(-->تزكيه).