يأس از آن، تنها فديه واجب خواهد بود.(5)در اينكه سقوط روزه از چنين فردى به نحو رخصت است ـ بدين معنا كه با داشتن مشقّت اگر روزه بگيرد، صحيح است و قضاى آن بر او واجب نيست ـ و يا به نحو عزيمت ـ كه نتيجه آن بطلان روزه مىباشد ـ اختلاف است.(6)
اگر تشنگى ـ به غير سبب بيمارى ـ بر روزهدار غلبه كند؛ به حدّى كه بيم هلاكت وى رود يا بترسد آسيبى جدّى به او برسد و يا برايش حرجى و غير قابل تحمّل باشد، نوشيدن آب در حدّ ضرورت و رفع عطش، بر او جايز بلكه واجب است؛ ليكن روزهاش باطل مىشود و در ماه رمضان، امساك در بقيّه روز واجب است.(7)
اگر شخص براى رفع تشنگى جز مايع حرام همچون شراب، در اختيار نداشته باشد، با ترس از تلف شدن، به مقدار نياز مىتواند از آن بنوشد(8)(-->اضطرار).
كراهت قضاوت:قضاوت كردن در حال تشنگى و مانند آن، كه موجب اشتغال نفس بدان مىگردد مكروه است.(9)
تشويق
تشويق[= ترغيب؛ تحريض]:ايجاد شوق و رغبت به كارى.
از آن به مناسبت در بابهاى طهارت، صلات، جهاد، قضاء و شهادات ياد شده است.
حكم:تشويق به اعمال نيك مستحب و به گناه، حرام است.(1)
طهارت:ترغيب محتضر(-->احتضار)به توبه و وصيّت مستحب است.(2)
صلات:بر امام مستحب است مردمى را كه از شركت در نماز جماعت خوددارى مىورزند بر اقامه آن تشويق كند.(3)
جهاد:سزاوار است امام براى مقابله با مشركان، افرادى را در اطراف شهرها بگمارد و مسئوليت هر ناحيهاى را به فرماندهى شجاع و لايق بسپارد تا امور