زمين كشيده نشود، بلكه تا بالاى برآمدگى روى پا باشد.(3)
تشنُّج -->تقلُّص
تشنگى
تشنگى: حالت غريزى احساس نياز به آب.
از آن به مناسبت در بابهاى طهارت، صوم، اطعمه و اشربه و قضاء سخن رفته است.
حكم تكليفى:به طور كلّى حفظ خود و هر نفس محترمى(-->احترام)از هلاكت ـ خواه هلاكت نفس يا فساد عضو يا يكى از قواى بدن همچون بينايى و شنوايى و نيز هر آسيب و زيان جدّى و قابل اعتنا ـ واجب است؛ از اينرو، هرگاه تشنگى سبب يكى از امور يادشده گردد، رفع آن در حدّ نياز واجب خواهد بود(-->خوردن).
آثار:
1. انتقال به بدل:هرگاه مكلّف به مقدار وضو يا غسل آب داشته باشد، ليكن اگر با آن طهارت بگيرد، بيم آن مىرود كه خود يا نفس محترمى ديگر دچار تشنگى غير قابل تحمّل (حَرَج) گردد، وظيفهاش تيمّم(-->تيمّم)خواهد بود.(1)
2. رفع حكم:كسى كه به علّت بيمارى، زياد تشنه مىشود، بهگونهاى كه روزه گرفتن برايش ممكن نيست و يا مشقّت دارد، روزه ماه رمضان بر او واجب نيست و بايد در ازاى هر روز، يك يا دو مُدّ(-->مُدّ)ـ به اختلاف اقوال در مسئله ـ طعام به فقير بدهد(2)و چنانچه بعدها بتواند روزه بگيرد، روزههاى نگرفته را واجب است قضا كند.(3)
البتّه برخى در وجوب پرداخت فديه (يك يا دو مُدّ طعام) بين صورت ناتوانى از روزه و صورت تحمّل مشقّت، تفصيل داده و فديه را تنها در فرض دوم واجب دانستهاند. چنانكه بعضى ديگر گفتهاند: در فرض يأس از بهبود، پرداخت فديه واجب نيست و اگر اتفاقاً بهبود يافت قضاى آن نيز واجب نخواهد بود.(4)برخى ديگر گفتهاند: در فرض اميد به بهبودى، بعد از آن تنها قضا واجب است و در فرض