تَشبيب: ذكر زيباييهاى زن و پسربچه و اظهار عشق به آنان در شعر.(1)
از آن در باب تجارت و شهادات سخن رفته است.
حكم:تشبيب زن مؤمنِ شناخته شده اگر موجب اذيّت وى و يا وارد آمدن ننگ و عار بر او و تحريك مردان به سوى وى باشد، حرام است.(2)و در صورت عدم استلزام امور يادشده، نسبت به همسر و كنيز جايز است. برخى تصريح به كراهت آن كردهاند.(3)ليكن در اينكه نسبت به زن اجنبى حرام است يا نه، اختلاف است.(4)
تشبيب پسر بچه مطلقا حرام است.(5)برخى در حرمت تشبيب پسر بچه ـ بدون ترتّب عنوان محرّم ديگر بر آن مانند تحريك مردان ـ اشكال كردهاند.(6)
تشبيبِ زن مؤمنِ ناشناخته و نيز كافرِ غير اهل ذمّه(-->اهل ذمّه)جايز است.(7)حرمت آن در فرضى كه زن نزد گوينده شناخته و نزد شنونده ناشناخته باشد مورد اشكال قرار گرفته است.(8)
بنابر تصريح بعضى، حرمت تشبيب اختصاص به شعر ندارد، در غير شعر نيز حرام است.(9)استماع تشبيب نيز در فرض حرمت آن حرام است؛ ليكن در صورت شك در حصول تشبيب، استماع جايز است.(10)
آثار:تشبيب در فرض حرمت آن، موجب فسق شخص و زوال عدالت او مىگردد. در نتيجه شهادت گوينده و نيز شنونده آن پذيرفته نخواهد شد. برخى گفتهاند: تشبيب همسر و كنيز حتّى در موارد جواز، از آن جهت كه موجب زوال مروّت مىگردد، عدالت را سلب مىكند. در نتيجه شهادت چنين شخصى پذيرفته نمىشود. البتّه اين در صورتى است كه در عدالت، مروّت شرط باشد(11)(-->مروّت).
كسب از راه تشبيب در زمره كسبهاى حرام و باطل شمرده شده است.(12)