ممكن نباشد، مانند صابون، پنير و كره، تطهير ظاهر و باطن آن ـ درصورت نفوذ آب پاك به باطن ـ با آب كثير(-->آب كثير)بنابر قول منسوب به مشهور امكانپذير است؛ ليكن با آب قليل(-->آب قليل)بنابر قول منسوب به مشهور متأخّران، تطهيرپذير نيست.(2)
در فرض شكّ در نفوذ آب نجس به باطن در مثل صابون، بنابر عدم آن گذاشته و حكم به طهارت آن مىشود؛ چنانكه در فرض علم به نفوذ آب نجس به باطن و شكّ در رسيدن آب پاك به آن، بنابر عدم گذاشته و حكم به بقاى نجاست مىگردد.(3)
در موارد زير ملاقات، موجب نجاست نمىشود: ملاقات نجس باطنى با پاك باطنى، مانند ملاقات خون برآمده از دندان با آب دهان؛ ملاقات نجسى كه از بيرون به درون سرايت كرده با چيز پاك در باطن، مانند مضمضه با آب نجس كه موجب نجاست دهان نمىگردد و ملاقات چيز پاك با نجس در باطن، مانند ملاقات آب پاك با خون در دهان؛ هرچند برخى احتياط لزومى در اجتناب آن كردهاند.(4)
واجب است محتضر(-->احتضار)بهگونهاى به سمت قبله قرار گيرد كه كف (باطن) پاهايش بدان سمت باشد.(5)در تيمّم لازم است تمامى كف (باطن) دست به چيزى كه تيمّم بر آن صحيح است زده شود و نيز با همان، صورت و پشت دست مسح گردد(6)(-->تيمّم).
در وضو و غسل، شستن ظاهر اعضا كفايت مىكند و شستن باطن آنها، مانند داخل دهان، بينى و گوش لازم نيست؛ هرچند شستن قسمتى از آنها براى حصول علم به شستن مقدار واجب از صورت، لازم است.(7)
مستحب است در شستن دست براى وضو در مرحله نخست، مرد از ظاهر ذراع و زن از باطن آن آغاز نمايند و در شستن دوم به عكس عمل كنند.(8)در وضو همچون تيمّم درصورت امكان، مسح بايد با كف دست صورت گيرد.(9)برخى، مسح با باطن را مستحب دانستهاند.(10)تجديد وضو درصورت مسّ باطن عورت بر مرد و زن مستحب است.(11)
صلات:در سجده شرط است كف دستها روى زمين قرار گيرد.(12)در حال