responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 2  صفحه : 466

تساوى در محل عضو نيز ـ در صورتى كه آن محل در جانى وجود داشته باشد ـ بايد رعايت گردد. به عنوان مثال، دست راست در مقابل دست راست قطع مى‌شود و در صورت عدم وجود آن محل در جانى، بنابر مشهور تساوى در محل شرط نيست و در مثال يادشده به جاى دست راست، دست چپ جانى بريده مى‌شود.(9)

در قصاص جراحت سر و صورت، در مساحت زخم و جراحت از جهت طول و عرض (نه عمق) تساوى بايد رعايت گردد.(10)

ديات:ديه اعضاى زن و مرد در صورت عدم افزايش آن بر ثلث ديه كامل، مساوى خواهد بود.(11)

(-->تسويه)

تساهُل -->تسامح

تساهُم -->قرعه

تسبيب تسبيب: اتلاف مال يا ايراد جنايت بر ديگرىبه طور غير مستقيم و با زمينه سازى و فراهم كردن مقدّمات.(1)

تسبيب در مقابل مباشرت (انجام دادن بى واسطه كارى) اصطلاحى در فقه و از مصاديق اتلاف(-->اتلاف)است. در تسبيب بر خلاف مباشرت، اتلاف با واسطه و به طور غير مستقيم و با فراهم كردن مقدّمات آن صورت مى‌گيرد ـ مانند كندن چاه در راه، افروختن آتش و سرايت دادن آن به ملك همسايه، شهادت دادن دروغين عليه كسى و باز كردن قفس حيوانات ـ كه موجب تلف شدن مال يا جان كسى يا وارد آمدن خسارت بر آن گردد.(2)

هرچند بسيارى از فروع تسبيب از ديرباز در كتابهاى فقهى مطرح شده است، ليكن ظاهراً محقّق حلّى براى نخستين بار عنوان تسبيب را در فقه به كار برده و پس از او در كلمات ديگر فقها رايج شده است. كلمات فقها در تعريف تسبيب مختلف و مضطرب است. در ذيل به برخى از آنها اشاره مى‌شود: ايجاد ملزوم علّت تلف؛


نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 2  صفحه : 466
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست