گاهى به عقد جايز در مقابل عقد لازم به لحاظ اينكه ماهيّتش فسخپذير است عقد متزلزل اطلاق مىگردد(3)(-->عقد). برخى، معاطات(-->معاطات)را بيع متزلزل دانستهاند.(4)
تزلزل ملك:تزلزل ملكيّت يا به سبب تزلزل عقد است،(5)مانند اينكه كالايى را به شرط خيار براى خود يا فروشنده يا هر دو بخرد.(6)در اين صورت ملكيتِ خريدار نسبت به كالا و ملكيتِ فروشنده نسبت به بها متزلزل است و يا به سبب مشروط بودن ملكيّت تام به شرطى كه هنوز حاصل نشده است، مانند ملكيّت زن نسبت به تمامى مهر قبل از دخول و تمكين از سوى وى،(7)يا مالكيت موجر نسبت به همه اجرت پيش از سپرى شدن مدّت اجاره و تمكّن مستأجر از استيفاى منفعتِ عين مورد اجاره در آن مدّت(8)و يا بنابر قول مشهور مالكيتِ عامل نسبت به سهم خود به صِرف حصول آن و پيش از تبديل سود به پول نقد و تقسيم آن بين خود و مالك.(9)
ملكيّت تمامى مهر در عقد نكاح، با تحقّق دخول و تمكين،(10)و تمامى بهاى اجاره در عقد اجاره، با گذشت مدّت اجاره و تمكّن مستأجر از استيفا(11)و مقدار سهم عامل از سود در مضاربه، با تبديل و تقسيم سودِ حاصل،(12)استقرار مىيابد.
در اينكه استطاعت براى حج با ملك متزلزل حاصل مىشود يا نه، اختلاف است.(13)اين اختلاف در تعلّق زكات به ملك متزلزل نيز وجود دارد.(14)
تزلزل نيّت:مراد، ترديد و عدم جزم در نيّت است. در اينكه صحّت عمل عبادى ـ اعم از واجب و مستحب ـ مشروط به جزم در نيّت است و يا انجام دادن آن به احتمال مطلوبيت كفايت مىكند، اختلاف است(15)(-->نيّت).