به شرط آنكه تركه ميّت براى اداى حقوق همه طلبكاران، كافى باشد.(3)
در اينكه مقدار تركه قرار گرفته در برابر دين به ورثه منتقل مىشود، ليكن حقّ تصرّف ندارند، يا آنكه در حكم مال ميّت است و به ورثه منتقل نمىشود، اختلاف است.(4)
زكات و خمسِ متعلّق به تركه پيش از دينهاى ديگر اخراج مىگردد.(5)
4. وصايا و مُنَجِّزات مريض:وصاياى نافذ از ثلث تركه اخراج مىشود و در صورت افزون بودن آن بر ثلث، اخراج از تركه، منوط به اجازه ورثه است(6)(-->وصيّت).
در اينكه منجّزات مريض(-->منجّزات مريض)ـ يعنى آنچه كه شخص در بيمارىِ منجرّ به مرگ، رايگان از ملك خود خارج كرده است، مانند وقف كردن و بخشيدن مال يا آزاد كردن برده ـ از اصل تركه اخراج مىشود يا از ثلث آن، اختلافى است.(7)
5. حَبْوَه:در تقديم حبوه (آن مقدار از ارث كه به پسر بزرگتر اختصاص دارد) بر دين و وصيّت يا بالعكس، اختلاف است(8)(-->حبوه).
6. ارث:حقّ ورثه، آخرين حقّى است كه به تركه تعلّق مىگيرد و در رتبه، متأخّر از ديگر حقوق است. تركه با مرگ مورّث به ورثه منتقل مىشود، به شرط آنكه متعلّق حقّ غير نباشد، مانند موردى كه ميّت مديون است. در اين صورت اختلاف است كه دين، مانع انتقال تركه به وارثان مىشود، يا مانع تصرّف آنان در تركه پس از انتقال. كه در حقّ سوم نيز بدان اشاره رفت(-->ارث).