از آن به مناسبت در بابهاى مختلف نظير صلات، حج، نكاح، طلاق، لعان و نذر سخن رفته است.
در اعمالى ـ همچون اذان، اقامه،(1)نماز،(2)و لعان(3)(-->لعان)ـ كه از سوى شارع مقدّس الفاظى مخصوص براى آنها قرار داده شده است، به كار گرفتن مرادفهاى آن الفاظ كفايت نمىكند؛ ليكن در برخى از اعمال و موضوعات ديگر ـ همچون طلاق،(4)نذر،(5)تحليل(6)(-->تحليل)، و جدال(-->جدال)در حال احرام ـ(7)اختلاف است كه آيا در آنها الفاظى مخصوص، جعل شده است تا مرادفهاى آن الفاظ كافى نباشد يا نه؟
ترازو
ترازو: ابزار سنجش وزن اشياء.
از آن به مناسبت در بابهاى مختلف فقه نظير زكات، تجارت، ضمان و اقرار ياد شده است.
در معاملاتى همچون بيع، عوضين (كالا و بهاى آن) بايد معلوم و مشخّص باشند؛ از اينرو كالايى كه به وزن، تعيّن و تشخص پيدا مىكند بايد مقدار آن به لحاظ وزن معلوم باشد و گرنه معامله باطل خواهد بود. سنگى كه كالا با آن وزن مىشود بايد ـ هرچند نزد متعاملين ـ معلوم و شناخته شده باشد و سنجش كالا با سنگ ناشناخته از حيث وزن باطل است.(1)
چنانچه پس از معامله معلوم شود وزن سنگ ترازو از مقدار مشخّص كمتر بوده ـ مثلا سنگ يك كيلويى نهصد گرم بوده ـ فروشنده كالا و نيز خريدار ـ در صورتى كه بهاى كالا نيز وزنى باشد ـ نسبت به آن مقدار ضامن است.(2)
كم گذاشتن هنگام وزن كردن كالا يا بهاى آن ـ كه از آن به كم فروشى تعبير مىشود ـ حرام و از گناهان كبيره است(3)