responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 2  صفحه : 419

مرجع، قرعه است. هر كدام كه قرعه به نامش در آمد سوگند ياد مى‌كند و مال به او داده مى‌شود و چنانچه از قسم امتناع ورزد، ديگرى قسم مى‌خورد و مال به او داده مى‌شود و با امتناع هر دو از سوگند، مال به تساوى ميانشان تقسيم مى‌گردد.(11)

تداوم -->مداومت

تدبّر -->تفكّر

تدبيح

تَدبيح: كمان كردن پشت و فرو افكندن سر در حال ركوع/ پهن كردن پشت و پايين انداختن سر در ركوع.

تدبيح ـ كه در كلمات برخى فقها از آن به «تدبيخ» و «تصويب» نيز تعبير شده ـ در عبارات اندكى از فقها به‌كار رفته است. برخى هر سه واژه را به يك معنا دانسته‌اند؛ ليكن برخى «تدبيح» را پهن كردن پشت و پايين انداختن سر و «تصويب» را مرادف آن و «تدبيخ» را به كمان كردن پشت و پايين انداختن سر تعريف كرده‌اند. اين عنوان در باب صلات آمده است.

در ركوع مستحب است سر و پشت نمازگزار موازى و برابر يكديگر باشند و تدبيح به هر دو معنا مكروه است.(1)

تَدبيخ -->تدبيح

تدبير

تدبير: مشروط كردن آزادى برده به وفات مولا.

تدبير، از اسباب آزادى برده(-->آزادى)و عبارت است از اينكه مولا آزادى برده خود را به وفاتش مشروط كند، مانند اينكه به برده‌اش بگويد: تو آزادى پس از وفات من.(1)چنين برده‌اى «مُدَبَّر» ناميده مى‌شود.


نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 2  صفحه : 419
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست