از نگهداشتن شراب امر مشروعى همچون تبديل آن به سركه نبوده است.(8)
تخليه
تخليه: متمكّن ساختن طرف عقد از تصرّف در مال تعهّد شده.
تخليه در لغت به معناى ترك چيزى يا جايى و اعراض از آن است و مراد از آن در بحث معاملات اين است كه طرف معامله با برداشتن مانع تصرّف، طرف ديگر را از تصرّف در مال تعهّد شده متمكّن مىسازد. نحوه تخليه با توجّه به موارد آن متفاوت است. به عنوان نمونه تخليه در اموال غير منقول، مانند خانه و زمين به تحويل كليد به خريدار و خارج كردن اثاث خود و در مثل فروش ميوه بر درخت به آزاد گذاشتن خريدار در چيدن ميوه تحقّق مىيابد.(1)از اين عنوان در باب تجارت سخن رفته است.
حكم:در عقود مالى، مانند بيع و اجاره و نيز عقود غير مالى كه در آن تعهّد مالى وجود دارد، مانند مهر در عقد ازدواج، تحويل دادنِ (اقباض) مال تعهّد شده، واجب و داراى آثارى فراوان است.
در چگونگى تحقّق قبض در اينگونه عقود بحث است كه آيا مطلقاً به تخليه محقّق مىشود ـ خواه مال تعهّد شده از اموال غير منقول، همچون زمين و خانه باشد و يا از اموال منقول مانند لباس و حيوان ـ يا در اموال غير منقول به تخليه و در اموال منقول به تخليه و غير آن همچون به دست خريدار دادن ـ كه بر حسب نوع مال و عرف تفاوت دارد ـ محقّق مىگردد؟(2)
(-->اقباض)(-->قبض)
تخم
تخم: تخم هر جانور ماده/ بذر(-->بذر)/ بيضه(-->بيضه).
مقصود از معناى نخست، تخم هر جانور ماده است كه توليد مثل از آن