انجام ندارد حتّى بنابر قول به مصلحت سلوكى(-->مصلحت سلوكى)؛ ليكن بنابر قول به تصويب، يا اصولاً موضوعى براى اِجزاء باقى نمىماند؛ چنانكه مفاد تصويب اشعرى چنين است و يا آنكه عمل بر طبق حكم ظاهرى ـ هرچند مخالف حكم واقعى باشد ـ مجزى خواهد بود، چنانكه مقتضاى تصويب معتزلى چنين است.(2)
تخطّى رقاب
تَخَطّى رِقاب:عبور و گام نهادن از فراز گردنها.
عنوان يادشده به مناسبت در باب صلات به كار رفته است.
مستحب است انسان هنگام شركت در نماز جمعه يا جماعت در جاى خالى بنشيند و براى رفتن به صف جلوتر از فراز سر و گردن نماز گزاران عبور نكند. هرچند اين كار براى امام و نيز براى مأموم در صورتى كه صف جلو خالى باشد كراهت ندارد.(1)
تخفيف -->تَيْسير
تَخَلُّل -->تخليل
تخلّى
تَخَلّى: ادرار يا غائط كردن.
از آن در باب طهارت سخن رفته است.
واجبات:پوشاندن عورت(-->عورت)هنگام تخلّى از ناظر محترم (انسان بالغ يا غير بالغ مميّز)(-->پوشش)و نيز استنجاء(-->استنجاء)پس از آن براى نماز، واجب است.(1)در صورتى كه محل تخلّى روبه قبله ساخته شده باشد، انحراف از قبله واجب است.(2)در اين حكم ـ بنابر مشهور ـ فرقى بين خانه و صحرا نيست؛ هرچند برخى قدما نشستن بر محل تخلّىاى را كه در خانه، رو يا پشت به قبله ساخته شده جايز دانستهاند.(3)
محرّمات:استقبال و استدبار قبله در حال تخلّى؛ همچنين تخلّى در ملك ديگرى بدون اجازه وى حرام است.(4)
مستحبّات:موارد زير از آداب و مستحبّات تخلّى به شمار مىرود: پنهان و پوشيده بودن تمام بدن از انظار؛ پوشاندن
(1)الجامع للشرائع/ 95 ؛ الألفية والنفلية/ 132 ـ 133 .